اصحاب کهف
در قصص قرآنی «اصحاب کهف»، نام گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی مشرک به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خواب عمیقی فرو رفتند. بر پایه روایات، این پادشاه مشرک «دقیانوس» و محل واقعه «افسوس» دانسته شده است. [1] .
در قصص قرآنی «اصحاب کهف»، نام گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی مشرک به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خواب عمیقی فرو رفتند. بر پایه روایات، این پادشاه مشرک «دقیانوس» و محل واقعه «افسوس» دانسته شده است. [1] .
طبق روایتی که از حضرت علی علیه السلام و امام باقرعلیه السلام نقل شده «نجبا» یاران مهدی از سرزمین مصر هستند: «فَیَخْرُجُ النُّجَباءُ مِنْ مِصْرَ... رُهبانٌ بِاللَّیلِ لُیوثٌ بِالنَّهارِ کانَ قُلُوبُهُمْ زُبُرَ الحَدیدِ فَیابِعُونَهُ بَینَ الرُّکنِ وَالمَقامِ» [1] ؛ «نجبا از مصر بیرون میآیند... که راهبان شب و شیران روز هستند، دلهایشان چون فولاد سخت است. در میان رکن و مقام با او بیعت میکنند».
عصائب جمع «عصابه» به معنای گروهی بین ده تاچهل نفراست. گفته شده که «عصابه» گروهی از زاهدان و وارستگاناند. [1] .
طبق برخی از روایات اینها یاران حضرت مهدیعلیه السلام در عراق هستند که هنگام ظهور آن حضرت، خود را به مکه میرسانند و با او بیعت میکنند. [2] .
یهودیان که خود را پیروان حضرت موسی علیه السّلام می دانند نیز، منتظر موعودند.در آثار دینی یهود، و اسفار تورات، و دیگر کتابهای انبیاء آنان، همواره به موعود اشاره شده است.
«بیت» در لغت به معنای خانه و «حمد» به معنای ستایش و ثنا است. این واژه در برخی روایات مهدویّت به کار رفته و از آن به عنوان جایگاهی مربوط به حضرت مهدیعلیه السلام یاد شده است.
مفضل گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّ لِصَاحِبِ هَذا الاَمْرِ بَیتاً یُقَالُ لَهُ بَیْتُ الحَمْدِ فِیهِ سِراجٌ یَزهَرُ مُنذُ وُلِدَ اِلَی یَوْمَ یَقُومُ بِالسَّیفِ لا یُطْفَأ» [1] ؛ «همانا صاحب این امر را خانهای است که بدان «بیت الحمد» گویند. در آن چراغی است که روشنی میبخشد و از آن هنگام که صاحب الامر زاده شده تا روزی که با شمشیر قیام کند، خاموش نخواهد شد».
«ثقیف» نام مسجدی است. امام باقر علیه السلام در ضمن حدیثی فرمود:
«وقتی که قائم قیام کرد، به کوفه می رود و چهار مسجد را در آنجا ویران می نماید. هر مسجدی که در زمین مشرف (بر خانه های مردم) باشد، ویران می کند و راهها را وسیع می نماید».
گویا منظور چهار مسجدی است که دشمنان اهلبیت علیهم السلام هر یک از آنها را برای تشویق به نام یکی از دشمنان یا شرکت کنندگان در خون امام حسین علیه السلام ساختند. آنها عبارتند از:
1- مسجد ثقیف (به نام مغیرة بن شعبه ی ثقفی)
2- مسجد اشعث (به نام اشعث بن قیس، سر کرده ی منافقین)
3- مسجد جُریر (به نام جریر بن عبدالله، مخالف امام علی علیه السلام)
4- مسجد سمّاک (به نام سمّاک بن مخزومه اسدی، از فرمانروایان جنگ صفّین)» («تهذیب»، ج 2، ص 250)
مبنع: دانشنامه مهدویت
اگر امروز صداقت و راستی جای خود را به دروغ و تظاهر به فسق و فجور داده است همه به خاطر دوری از فرهنگ مهدوی و اسلامی است.
به گزارش شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه )،همزمان با فرارسیدن ماه مبارک شعبان، جمعی از محققان و پژوهشگران حوزه در عرصه مهدویت با حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی دیدار کردند.
ظهور «سفیانی» همانند ظهور «دجّال» نیز در بسیاری از منابع حدیث شیعه و اهل تسنّن به عنوان یکی از نشانه های ظهور مصلح بزرگ جهانی، و یا به عنوان یکی از حوادث آخر زمان، آمده است. [1] .
دل ما و صفای بارانت، از دعای تو سبز و سیرابیم
«و من الماء کل شئ حی» همه مدیون حضرت آبیم
از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که میزنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بیتابیم
دجله هر شب هزار و یک قصه از نیستان سامرا دارد
مثل ما که هزار و یک سال است زائر غصههای سردابیم
بی تو یک روزِ خوش نبود و نرفت آبِ خوش از گلویمان پایین
یا سرابیم بی تو در پوچی یا که در خواب خویش مردابیم
کی بتابی تو یک شبِ بی ابر، بر شبستان حوض کوچکمان؟
و ببینیم باز هم با تو، غرقِ تسبیح موج و مهتابیم
گفته پیری که از بلندی کوه، جویبار دل تو جاری شد
ما که یک عمر رفت و در خوابیم «مگر این چند روز دریابیم»
آمدی بغض کوچهها وا شد، اشکها قطره قطره دریا شد
با شما هر جزیره خضراء شد، در بهارت چه سبز و شادابیم
یا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آید
بنشسته سر راهش ، شاید ز سفر آید
تا چند بنالم زار شب تا سحر از هجرش
کوکب شِمُرم هر شب ، شاید که سحر آید
هر دم که رخش بینم خواهم دگرش دیدن
بازش نگرم شاید یک بار دگر آید
از دیده نهان اما اندر دل من جایش
او را طلبم هر شب شاید که ز در آید
با کس نتوانم گفت من راز درون خویش
کز درد غم هجرش دل را چه به سر آید
می سوزم و می سازم از درد فراق اما
تیر غم او بر دل افزون ز شمَر آید
"حیران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم
یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید