صدای انفجاری که در بعد از ظهر روز ۱۴ مرداَد ۱۳۶۸ چرت ساکنان هتل «بورلى هاوس» واقع در منطقه «ساکس گاردنز پادینگتن» لندن را پراند، خبر از عملیات استشهادی یکی از فرزندان روحالله میداد که مدتهاست خواب را از چشمان سردمداران استکبار جهانی پراندهاند.
صدای انفجاری که در بعد از ظهر روز ۱۴ مرَداد ۱۳۶۸ چرت ساکنان هتل «بورلى هاوس» واقع در منطقه «ساکس گاردنز پادینگتن» لندن را پراند، خبر از عملیات استشهادی یکی از فرزندان روحالله میداد که مدتهاست خواب را از چشمان سردمداران استکبار جهانی پراندهاند. طی این انفجار طلبه شهید «مصطفی محمود مازح» جوان ۲۱ ساله لبنانیاصل نام خود را به عنوان اولین شهید اجرای حکم تاریخی امام خمینی رحمه الله علیه در خصوص ارتداد سلمان رشدی به ثبت رساند.
مصطفی محمود مازح در۱۳فروردین۱۳۴۷ هجری شمسی مصادف با سوم محرم الحرام در شهر کوناکری پایتخت کشور آفریقایی گینه دیده به جهان گشود. از میان پنج پسر و ۱۲ دختر خانواده، مصطفی کوچکترین فرزند پسر بود و در آغاز نوجوانی به دلیل اوضاع نه چندان مناسب اقتصادی، به همراه خانواده ناگریز به ترک دیار و مهاجرت به شهر «آبیجان» پایتخت کشور ساحل عاج شد. محیطی آکنده از گناه و فساد که هرگز نتوانست روح پاک مصطفی را به خود مشغول و آلوده سازد. چنانکه چندی بعد او به منظور حمایت از کشور آبا و اجدایاش لبنان که همواره در معرض تهدید رژیم اشغالگر قدس بود، به سال ۱۳۶۲ و در حالی که تنها ۱۵ سال داشت به این کشور سفر کرد. «محمود حسین مازح» پدر شهید مصطفی مازح درباره پسرش میگوید: مصطفی در آفریقا به دنیا آمد و در مدارس آنجا به تحصیل پرداخت. او جوانی متدین، با ایمان و متواضع بود و در ماه مبارک رمضان ترجیح میداد با کارگران خانه افطار کند و به همین دلیل همه او را دوست میداشتند. مصطفی در ساحلعاج به مدرسه رفت و در آنجا زبان فرانسه را فرا گرفت، ولی برایش معلم گرفتم تا عربی را هم یاد بگیرد. من در سال ۱۳۶۶ هـ ش تصمیم گرفتم به لبنان برگردم و در حالی که برادرانش در ساحل عاج ماندند، ما به لبنان برگشتیم.
آشنایی با افکار امام (ره)
هرچند محیط ابتدایی زندگی مصطفی مازح چند هزار کیلومتر دورتر از ایران بود، اما نهاد پاک مصطفی به سرعت او را شیفته امام ساخت و با اندیشههای رهبر بزرگ انقلاب اسلامی آشنایی یافت. مادر شهید در این خصوص میگوید: به رغم اینکه مکان زندگی ما دور از فضای مذهبی بود ولی مصطفی ذرهای از اسلام و تعالیم روح بخش آن فاصله نگرفت. وی همواره با فتوای امام خمینی(ره) و بیانات ایشان ارتباط نزدیک داشت. او عشق شدیدی به امام خمینی(ره) داشت و عکسهای ایشان را در خانه نصب کرده بود و از مقلدین سرسخت ایشان به شمار میرفت. آشنایی مصطفی با اندیشه امام خمینی(ره) از طریق دوستان وی و مطالعه آثار امام خمینی(ره) صورت گرفت و هنگامی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، او به دقت همه مسائل انقلاب را دنبال میکرد.
مصطفی در مسیر اعدام رشدی
۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸ مصادف با چهارم مهرماه ۱۳۶۷ بزرگترین اهانت به مقدسات مسلمانان رقم خورد؛ انتشار آیات شیطانی به قلم سلمان رشدی از سوی انتشارات وایکینگ سبب جریحهدار شدن احساسات جهان اسلام شد. سلمان رشدی که عضو «انجمن سلطنتی ادبیات انگلستان» بود، کتاب مذکور را به سفارش «گیلون ریتکن» (رئیس صهیونیست انتشارات وایکینگ) و با دستمزد بیسابقه ۸۵۰ هزار پوند به رشتهتحریر درآورد، اما این اقدام کینهتوزانه با پاسخ قاطع و کوبنده امام خمینی(ره) مواجه شد. به طوری که ایشان در ۲۵ بهمن ماه ۱۳۶۷ حکم تاریخی خود را با چنین جملاتی صادر کردند: «به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند…» در پی این اتفاقات، مصطفی مازح که خود را یکی از سربازان ولی فقیه زمان حضرت روحالله میدانست، درصدد اجرای حکم اعدام رشدی برآمد. پدر شهید در این رابطه میگوید: مصطفی جزو گروهی از جوانان مسلمانی بود که در رکاب امام خمینی بودند و این فکر او را به سوی حزب الله نیز کشاند. پس از فتوای امام، مصطفی چون شناسنامه فرانسوی داشته با این گمان که به راحتی میتواند به اروپا برود، دست به این عملیات زد. او چند روز مانده به سال نو قمری به ما گفت که به بیروت میرود و بعد از او خبری نشد. با دوستانش که تماس گرفتیم، آنها هم اظهار بیاطلاعی کردند، البته بعداً فهمیدم که آن مدت را برای دیدن آموزش نظامی و آشنایی با سلاح مواد منفجره به منطقه «جبل صافی» رفته بوده است. ما هم در اینجا شدیداً پیگیر بودیم که کجا رفته است. مدتی بعد روزنامههای انگلستان هم خبر دادند که جوان عربی به نام مصطفی محمود مازح دست به یک عملیات انتحاری در آن کشور زده است. به این ترتیب در حالی که تنها چهار ماه از صدور حکم امام(ره) میگذشت، شهید مازح با بهرهگیری از پاسپورت فرانسویاش، خود را به هتل محل اقامت سلمان رشدی میرساند. اما عمل کردن زودهنگام چاشنی بمب در ساعت ۲ و ۴۵ دقیقه بعد ازظهر روز ۱۴ مرداد ۱۳۶۸ باعث شهادت مصطفی مازح و متلاشی شدن جسد او میشود. البته برخی از منابع از شناسایی و دستگیری زنده مصطفی و نهایتا کشته شدن او توسط عناصر امنیتی انگلستان نیز خبردادهاند. باقی مانده پیکر شهید مازح حدود هشت ماه بعد به لبنان منتقل شد.
بخشی از وصیت نامه شهید
تسلیت عرض مى کنم به اسلام، به رزمندگان اسلام (درگذشت امام خمینی)، به مردم مظلوم و مستضعف، به مجاهدان در ایران و افغانستان و لبنان و فلسطین و به هر انسانى که در راه حق مجاهدت مى کند… این انسان مؤمن، جبار، شجاع، مخلص، براى اسلام خود، براى مردم خود، کسى بود که به ضمیر خود وفادار بود. آرى پدر! این انقلاب از افتخارات او بود. این امام دوستداشتنى، خمینى بزرگ که رحمت و رضوان خدا بر او باد… آرى، آسمان هنوز براى این رهبر مخلص اشک مى ریزد. ملائکه در سوگ این امام ضجه و فریاد مى کنند… هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد… همانا خورشید در آن روز خجالت زده شد و طلوع نکرد؛ ماه نیز ذوب خواهد شد، هیچکس زندگى نخواهد کرد. هرگز هیچکس نخواهد خندید… هرگز روزهاى مقدس زندگى با تو را فراموش نخواهیم کرد… فرمانهاى تو را در هر زمان و مکان اجرا مى کنیم، شجاعت تو را در برابر دشمنان به یاد مى آوریم. در روز برگزارى نماز در قدس شریف، یاد تو را در جهان زنده مى کنیم. با یاد تو هر دولت و مرامى را که در مقابل اسلام بایستد، نابود مى کنیم. سعادتمندند کسانى که تو را شناختند، کسانى که از راه تو پیروى کردند، کسانى که به کلام تو گوش فرا دادند و کسانى که به نام جمهورى اسلامى شما پرچم اسلام را برافراشتند. اى امام عزیز! همانا من با تو پیمان مى بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نایب برحقت امام سید على خامنه اى در این راه باقى خواهم ماند. فرمان تو، اندیشه او، اندیشه تو و آراى او همان آراى تو خواهد بود. به درستى که تو شجاعت را به او آموختى و ما اکنون سرباز او هستیم و همانگونه که امر فرمودى بر این جمهورى اسلامى باقى خواهیم ماند












