در طول سال , برخی از روزها و شب ها و ماه ها را بسیار پر فروغ و درخشان می یابیم و لحظاتشان را معطر و فضایشان را سرشار از معنویت مشاهده می کنیم . از میان روزها , مبعث , غدیر , فطر و قربان , و از میان شب ها « لیله القدر » , و در جمع ماهها , رجب و شعبان و رمضان , از آن جمله اند.
این ایام ولیالی و ماهها به دلیل فیض و نور و رحمتی که در تمام لحظاتشان جاری می باشد , بهترین فرصت ها برای ارتباط معنوی با مبدا وجود وذکر و مناجات و راز و نیازهای خالصانه و عاشقانه محسوب می شوند.
هم اینک در ماه شریف « شعبان » قرار داریم و در معرض بارش انوار قدسی قرار گرفته ایم وبستر وزمینه های مساعدی می یابیم تا دل را از زنگارهای غفلت و معاصی پاک کنیم و به زیور ذکر و مناجات بیارائیم و با مراقبت ها و آماده سازی های معنوی , به استقبال ماه مبارک و پرفیض و رحمت « رمضان » بشتابیم .
در اندیشه و کلام حضرت امام خمینی (ره ) درباره اهمیت ماه شعبان و راز و نیاز و ذکر و دعا در آن , و نیز « مناجات شعبانیه » رهنمودهای بیدار کننده ای می یابیم که تامل در زوایای آن ضروری و لازم می باشد و ما را در بهره برداری از لحظات این ماه عزیز و بزرگ مهیا و آماده می سازد.
مفاهیم عرفانی , از « ادراک » تا « ایمان »
« در ماه شریف شعبان هستیم , و مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیم ترین معارف الهی و از بزرگ ترین اموری است که آنهایی که اهلش هستند می توانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند.
عناوین مسائل الهی و مسائل عرفانی , عناوین سهلی است که هر کس گمان می کند که این عناوین را فهمیده است , و امور استدلالیه برهانیه هم در عین حالی که دقیق است , لیکن سهل الادراک است . بعد از قیام برهان , و دنبال او رساندن حاصل این عناوین و نتیجه این برهان به قلب مشکل تر است , که آن را « ایمان » گفته می شود به آن , و چه بسا که اصحاب برهان به این مرتبه از ایمان نرسیده باشند. این یک مسئله ای است که باید با تلقینات و تکرار و ریاضات به قلب رساند . » (۱ )
در کلام حضرت امام خمینی نیک بیندیشیم . آن عارف واصل , پس از آن که نام ماه شعبان را به میان می آورد و از آن به شرافت یاد می کند , بسیار سریع از « مناجات شعبانیه » سخن به میان می آورد و آن را « بزرگترین مناجات » و « عظیم ترین معارف الهی » می نامد. آنگاه بلافاصله به مسائل عرفانی می پردازد تا به این وسیله مناجات شعبانیه را منبع عظیم « عرفان ناب اسلامی » معرفی کند و اذهان و افکار را به مهمترین معارف نهفته در این مناجات و مفاهیم والا و شریف علم عرفان متوجه سازد.
وقتی سخن از عرفان اسلامی به میان می آید , یکی ازمهم ترین مسائل آن که عبارت است از سهل الادراک بودن مفاهیم و عناوین عرفانی مطرح میگردد. این عناوین در نگاه اولیه و به دنبال آن اقامه براهین واستدلال ها , برای کسی که در موضوع عرفان به مطالعه و تدقیق و تحقیق می پردازد , بسیار سهل و سریع ادراک می شود و او در می یابد که عناوین و اصطلاحات علم عرفان چه می خواهند و چه می گویند. لکن این « ظاهر » حقیقت عرفان اسلامی است و آنچه باید به آن رسید , جوهره عرفان و حاصل و نتیجه عرفان می باشد که این ثمرات باید در جان و دل و روح وارد شود و صرف ذخیره سازی آن در ذهن و فکر , کافی و کارساز نمی باشد.
کسی می تواند به حقیقت عرفان برسد که مفاهیم ژرف این علم الهی را در قلب و جان و روحش وارد سازد و خود را در عمل « عارف » به خدا بیابد و تمام خصال و مشخصه های عارفان واصل و عاشقان دلسوخته و واله و سرگشته را در تمام زوایای وجود خود به تسری درآورد.
تمثیل
حضرت امام خمینی برای نشان دادن تفاوت « ادراک » و « ایمان » در عرفان اسلامی , از لسان « تمثیل » مدد می گیرد تا واقعیت این تباین و تفاوت آسان تر چهره نمایان سازد : « شما ملاحظه می کنید که به حسب ضرورت یک کسی که مرده است , از اوبه انسان ضرری وارد نمی شود , لکن الا بعض اشخاص , دیگران اگر چنانچه در یک قبرستانی باشند و کسی نباشد یا به یک مرده ای همجوار باشند در غسالخانه و تنها باشد می ترسند. برای اینکه , آن برهان و ضرورت عقلی به دل نرسیده است , آن معنایی که عقل ادراک کرده است ضرورت هم دارد , لکن به دل نرسیده است . لکن آن هایی که مثلا مرده شور هستند و سر و کار دارند با مرده ها , از باب این که تکرار شده است این مطلب بینشان , به قلبشان رسیده است و آن ها خوفی ندارند. در مسائل اسلامی هم و مسائل عقلی هم همین طور هست , چه مسائل عقلی هست که با برهان , با برهان قوی ثابت است , لکن در انسان تاثیر نکرده است , برای این که نتیجه برهان به عقل رسیده است , لکن به قلب وارد نشده است , ایمان به آن نیست , عقل او را ادراک کرده است , لکن قلب ایمان به او نیاورده است . » (۲ )
حضرت امام خمینی از این تمثیل , نتیجه گیری عرفانی می کند و به این واقعیت تنبه می دهد که عرفان اسلامی مندرج در قرآن و رهنمودها و تعالیم ائمه دین (ع ) به سهولت درک ذهنی و عقلی می شود , لکن به راحتی به دل وارد نمی شود :« چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجات های ائمه اطهار سلام الله علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص , فلاسفه , عرفا تا حدودی ممکن است ادراک کنند , بفهمند عناوین را , لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است , نمی توانند وجدان کنند . » (۳ )
آن فاصله ای که بین « ادراک » و « ایمان » در مسائل و مفاهیم عرفانی وجود دارد و برای نیل به حقیقت و اصل و سرچشمه عرفان فاصله زیادی محسوب می شود , چیزی است که در « عرفان نظری » و « عرفان عملی » نمایانده می شود. آنچه در عرفان نظری مطرح می باشد , علم به عرفان و تعالیم و معارف و دستورالعمل های عرفانی است که در مجموع به صورت یافته ها و ادراکات در خزائن ذهن و فکر متمرکز می گردند. لکن در عرفان عملی , مراحل سیر و سلوک و مراقبه و محاسبه و جهاد اکبر و شیوه های مهار تمایلات تند و وقفه ناپذیر نفس پیموده می شود و مراتب و درجات و مقامات عرفانی طی می گردد و عارفان را به قطع همه تعلقات و وابستگی ها و ترک صفات نکوهیده اخلاقی و رفتاری و اجتناب از معاصی و گناهان موفق و پیروز می سازد.
در عرفان عملی , انسان به مرور به خدا نزدیک می شود و پس از زدودن زنگارهای معاصی وگناهان از دل و زایل کردن صفات مذموم اخلاقی و عملکردهای تباهی آفرین در عرصه های مختلف حیات فردی و اجتماعی , به « تقوا » می رسد و در کمند « عشق » گرفتار می شود و هر چه بیشتر عاشق و دلباخته معشوق ازلی گردد , بیشتر به مراتب تقرب الی الله نزدیک می شود و به مرور به مقام « فنا » نائل می آید و همه هستی خود را ذوب و محو در ذات مقدس الهی می یابد.
عظمت مناجات شعبانیه
حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه به گزیده ای از مناجات شریف شعبانیه نظر می دوزد و مقدمات مزبور را با آن تطبیق می دهد : « الهی هب لی کمال الانقطاع الیک وانر ابصار قلوبنا بضیا نظرها الیک حتی تخرق ابصارالقلوب حجب النور فتصل الی معدن العظمه و تصیر ارواحنا معلقه بعز قدسک الهی واجعلنی ممن نادیته فاجابک و ناجیته فصعق لجلالک » (خدایا کمال انقطاع به سوی خودت را به من عطا گردان , و دل و دیده ما را نورانی کن به تابش نظر خود به آن , تا دیده های دل پرده های نور را بدرد و به سرچشمه عظمت تو برسد , و ارواح ما به عز قدس تو آویخته گردد. خداوندا , از آنانم قرار داده که چون ندا در دهی پاسخ تو را گوید و چون به او توجه کنی , از جلال و عظمت تو بیهوش گردد و غریو برآرد . (۴ )
همین جملاتی که در این مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست , مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعا ممتنع است , ریاضات بسیار می خواهد تا انسان بتواند بفهمد….. این از دعاهایی است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است , همه ائمه این دعا را , این مناجات را می خواندند , این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همه ائمه این مناجات را می خواندند…. این ها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است , و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم حظی ولو یک جلوه کوچکی در دلها و قلبهای ما واقع بشود . » (۵ )
در این عبارت , اولین موضوع مورد توجه و نظر حضرت امام خمینی (ره ) , عظمت و بزرگی مناجات شریف شعبانیه است . این عظمت از طریق گستردگی توجه و نظر و قرائت این مناجات توسط ائمه اطهار(ع ) و روایات متعددی که از جانب آن مطهران درباره جایگاه و اهمیت آن ثبت و ضبط شده و تشویق و ترغیب های فراوانی که به شیعیان برای بهره برداری از آن شده است , نمایانده می شود.
سترگی و عظمت مناجات شعبانیه را در مشخصه های دیگری نیز باید به نظاره نشست که یکی از آنها « معارف عمیق » آن می باشد. این مناجات زیباترین و بلندترین مفاهیم والای اخلاقی و معنوی و عرفانی را در دل خود جای داده است . مفاهیم و معارفی که هر داعی و مناجات کننده را به تامل و تفکر وامی دارد و به تلاش و کنکاش علمی و مراقبت های ویژه عملی فرا می خواند تا در پرتو حرکت اول دریابد که این دعای شریفه از تعالیم و آموزش های ژرف و عمیق برخوردار می باشد که باید در تمام عبارات و واژه ها و مفاهیم آن درنگ و تامل ورزید و به اندیشه و تفکر نشست . و در پرتو حرکت دوم , درمی یابد که باید به عرفان عملی روی بیاورد و به جهاد اکبر بپردازد و با مراقبه و محاسبه های دقیق از رفتار و سلوک و حرکات و سکنات و عملکردهای مختلف فردی و اجتماعی و سیاسی خویش , مراتب رشد و کمال را طی نماید و آئینه جان و روحش را از زنگارهای معاصی و گناهان و صفات و خصایل ناپسند اخلاقی پاک کند و به تقوا و وارستگی برسد.
منبع و سرچشمه اصلی مفاهیم عرفانی
حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه پس از اشاره به مفاهیم عمیق و عرفانی مناجات شعبانیه و دعوت و ترغیب به مطالعه آن در ماه شعبان و تامل و تفکر در پیام ها و آموزش های زیبای این دعای شریفه , به نکته مهمی اشاره می نماید که یکی از موضوعات مطرح و آزاردهنده در عرصه های فرهنگ و معارف عرفانی محسوب می شود. حضرت امام خمینی می فرماید :
« …مومن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست . مناجات را انکار نکنیم , نگوئیم این ها حرفهای درویشی است . همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف , و در کتاب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است , همه این مسائل هست , نه به آن لطافت قرآن , لکن به نحو لطیف , آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند , و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند . » (۶ )
علوم و معارف اسلامی , همچون سایر علوم و دانش ها , دارای شاخه ها و رشته ها و موضوعات متنوع و گوناگون می باشد. این شاخه ها و رشته ها عبارتند از کلام , فلسفه , منطق , فقه , اصول , اخلاق , تربیت , عرفان , حدیث , تفسیر , ادبیات , قضا و حقوق . بدیهی است که هر کدام از این علوم , چشمه سارهایی زلال و صاف هستند که آب گوارای اندیشه و تفکر و معارف الهی را در نهرهای زندگی انسان جاری می سازند و جان و روح های تشنه را سیراب می نمایند.
یکی از مشکلات جامعه فرهنگ و دانش و معارف این است که برخی افراد بدون این که در این علوم و دانش ها تخصص های لازم را کسب نمایند به اظهارنظرهای خلاف عقل و خرد و نامنطبق با حقیقت می پردازند و ناآگاه و نادانسته به حوزه ها و عرصه هایی از علوم وارد می شوند که به هیچ وجه علم و آگاهی و بینش های ضروری را درباره آنها کسب نکرده اند. چه بسا این اظهارنظرهای غیرکارشناسانه جنبه « سیاسی » و « حزبی » داشته باشد و با اهداف و مطامع خاصی که بعضی از افراد و گروهها و احزاب سیاسی دنبال می کنند , پیوند بخورد و از اصل و اساس فاقد بدیهیات اولیه نقد و نظر باشد!
مشکل رنج آور دیگر این است که در میان عالمان و اندیشمندان و متخصصان علوم و معارف یاد شده اسلامی , گاهی افرادی یافت می شوند که به انکار یا رد مفاهیم و تعالیم برخی از رشته های علوم الهی همچون « عرفان اسلامی » می پردازند و حال آن که رشته تخصصی آنان یا فقه است یا تفسیر یا کلام !
طبیعی است این اظهارنظرها و انکار و نفی ها فاقد وجاهت علمی می باشد و بیشتر از بی مسئولیتی و نسنجیده و نیندیشیده نظر دادن ناشی می شود و این اصل ثابت و تغییرناپذیر که در هر علم و دانشی باید به کارشناسان آن رجوع نمود , به نسیان و فراموشی سپرده می شود.
حضرت امام خمینی (ره ) بر این گونه اظهارنظرهای فاقد اندیشه و بنیان علمی معترض است و این اعتراض را در سایر سخنان و رهنمودهای آن اندیشمند جامع و بصیر و همه سونگرنیز مشاهده می نمائیم . حضرت امام خمینی مایه های اصلی مفاهیم عرفانی را « قرآن » و « حدیث » و « ادعیه » می دانند و معتقدند که حتی بسیاری از اصطلاحات عرفانی از قرآن و احادیث و ادعیه گرفته شده است . (۷ )
بنا بر دیدگاه های ژرف حضرت امام خمینی , نباید در مواجهه با مفاهیم و مقامات عرفانی , چشم بسته , ناآگاه , مطالعه نکرده , غیرکارشناسانه و در حالی که یافته ها و دانسته های ما بر محور علم و دانش دیگری می چرخد , درباره علم عرفان اظهارنظر نمائیم و زبان به اعتراض بگشائیم و به رد و انکار بپردازیم . این شیوه عملکرد نه تنها خلاف شرع و متضاد با اصول و معیارهای اسلامی می باشد , با عقل و خرد نیز ناسازگار می باشد و راستی کدام خرد سالم و جامع نگر فرمان می دهد درباره چیزی که نمی دانیم و نسبت به آن علم و بینش و آگاهی های لازم را کسب نکرده ایم , اظهارنظر نمائیم و سخنی بگوئیم و نظری ارائه دهیم که عین « جهل » باشد !
در این ماه شریف و لحظات نورانی و لیالی و ایام پر فیض و رحمت , از درگاه حضرت محبوب می خواهیم که جان و روحمان را به زیور معارف زیبای عرفانی بیاراید و در فضای معطر و دل انگیز راز و نیاز و مناجات و عشق و دلدادگی و پرستش وارد کند و بر جان مشتاقمان تجلی نماید و صفات زیبای جمال و جلال خویش را بنمایاند و نور وجه کریمش را بر روح دلباخته و تاب از دست داده و سوخته در فراقش بتاباند و با « انقطاع کامل » از هر چه غیر اوست , به سوی خویش بخواند و به « وصال کامل » نائل گرداند.
پاورقی :
۱ ـ صحیفه امام , از انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی , ج ۱۷ , ص ۴۵۶
۲ ـ همان مدرک , ص ۴۵۶ و ۴۵۷
۳ ـ همان مدرک , ص ۴۵۷
۴ ـ مفاتیح الجنان , مناجات شعبانیه , از اعمال مشترک ماه شریف شعبان .
۵ ـ صحیفه امام , ج ۱۷ , ص ۴۵۸
۶ ـ همان مدرک , ص ۴۵۸
۷ ـ از جمله مفاهیم عمیق عرفانی که در متن ادعیه ائمه اطهار(ع ) نهفته می باشد , اصطلاحات و عناوینی چون « مکاشفه » , « وصل » , « شوق » و « جذبه » است که به ترتیب در مناجات العارفین , مناجات المریدین , مناجات المحبین و دعای روز عرفه جمع آمده اند.
حضرت امام خمینی : نگوئیم این ها (مفاهیم عرفانی ) حرف های درویشی است . همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف , و در کتاب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است , همه این مسائل هست … و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده اند , فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند.
یکی از مشکلات جامعه فرهنگ و دانش و معارف این است که برخی از افراد بدون این که در علوم و دانش هایی چون « عرفان اسلامی » تخصص های لازم را کسب نمایند به اظهارنظرهای خلاف عقل و خرد و نامنطبق با حقیقت می پردازند و ناآگاه ونادانسته مسائلی را مطرح می نمایند که به هیچ وجه علم و آگاهی و بینش های ضروری را درباره آنها کسب نکرده اند و چه بسا این اظهارنظرهای غیرکارشناسانه جنبه « سیاسی » و « حزبی » داشته باشد و با اهداف و مطامع خاصی که برخی از افراد و گروهها و احزاب دنبال می کنند پیوند بخورد و از اصل و اساس فاقد بدیهیات اولیه « نقد و نظر » باشد!
در ماه شریف « شعبان » جان و روحمان را به زیور معارف زیبای عرفانی بیارائیم و در فضای معطر و دل انگیز راز و نیاز و مناجات و عشق و دلدادگی و پرستش وارد کنیم و از حضرت محبوب بخواهیم که بر جان مشتاقمان تجلی نماید و صفات زیبای جمال و جلال خویش را بنمایاند و نور وجه کریمش را بر روح دلباخته و تاب از دست داده و سوخته در فراقش بتاباند و با « انقطاع کامل » از هرچه غیر اوست , به سوی خویش بخواند و به « وصال کامل » نائل گرداند.