مهارت تفکر خلاق در سیره رضوی
تعریف تفکر خلاق: فرایندی ذهنی است که مستلزم خلق اندیشه هایی تازه و یا یکپارچگی میان اندیشه های موجود است.و گاه منتسب به تفکر واگرا شده و دارای دو ویژگی اصالت و اختصاصی بودن است.
تعریف تفکر خلاق: فرایندی ذهنی است که مستلزم خلق اندیشه هایی تازه و یا یکپارچگی میان اندیشه های موجود است.و گاه منتسب به تفکر واگرا شده و دارای دو ویژگی اصالت و اختصاصی بودن است.
مرحوم میرزا علی نقی قزوینی فرمود:
روز عید نوروزی هنگام تحویل سال من در حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) مشرف بودم و معلوم است که هر سال برای وقت تحویل سال به نحوی در حرم مطهر از کثرت جمعیت جای بر مردم تنگ می شود که خوف تلف شدن است.
با این وجود من در آن روز در حال سختی و تنگی مکان در پهلوی خود جوانی را دیدم که به زحمت نشسته و به من گفت هر چه می خواهی از این بزرگوار بخواه.
امام رضا علیه السلام خطاب به حضرت عبد العظیم حسنی بیان خیلی جامع و کاملی دارند که با این عبارت آغاز می شود: ای عبد العظیم! سلام مرا به شیعیانم برسان ... و در ادامه می فرمایند : وَ مُرْهُمْ بِالسُّکُوتِ وَ تَرْکِ الْجِدَالِ فِیمَا لَا یَعْنِیهِمْ .
در تحف العقول آمده است که امام رضا علیه السلام فرمود:
"الصَّمْتُ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْحِکْمَةِ"؛ سکوت، درى از درهاى حکمت و دانایى و صواب اندیشى است.
و نیز فرمود :
"اِنَ الصَّمْتَ یَکْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ انَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیْر؛ سکوت، جلب محبت مىکند و مىتواند براى دست یافتن به هر گونه خیر و سعادت، دلیل و رهنمون انسان باشد."
عن الرّضا علیه السلام:
"خمـسٌ مـن لـم تکـن فیه فلا تـرجـوه لشـىءٍ مـن الـدنیـا والاخـرة من لم تعرف الوثاقه فى ارومته و الکرم فى طباع هو الرصانة فى خلقه والنبل فى نفسه والمخافة لربّه."
امام رضا علیه السلام فرمود:
پنج صفت است که در هر کس نباشد امید چیزى از دنیا و آخرت به او نداشته باشید:
1ـ کسى که در نهادش اعتماد نبینى؛
2ـ کسى که در سرشتـش کرم نیابـى؛
3ـ کسـى که در آفرینشـش استـوارى نبینى؛
4ـ کسى که در نفسش نجابت نیابى؛
5ـ و کسى که از خدایش ترسناک نباشد .
منبع:
تحف العقـول، ص 446 / بحارالانوار، ج 78، ص 339
شیخ صدوق از قول ابراهیم بن العباس گفته است:
هرگز ندیدم که حضرت ابوالحسن الرضا کسی را با سخنان خویش آزار دهد و ندیدم که هرگز سخن کسی را قطع کند یعنی در میان سخن او سخنی بگوید تا سخن گوینده تمام شود و حاجت مردم را تا جایی که در توانش بود، برآورده میکرد و در مجلس، مقابل همنشین خود، تکیه نفرمود و پایش را دراز نکرد.
هیچ وقت ندیدم او را که به یکی از غلامان خود فحش دهد و هرگز ندیدم که آب دهان خود را دور افکند و هیچگاه ندیدم که قهقهه زند، بلکه خنده او تبسم بود و چون خلوت میفرمود و سفره غذا مقابل ایشان پهن مینمودند، همه اهالی خانه را سر سفره مینشاند، حتی دربان و میرآخور(مسئول اصطبل) نیز با ایشان طعام میل میفرموند و عادت وی این بود که شبها کم میخوابید و بیشتر شبها از اول شب تا صبح بیدار بود و روزه بسیار میگرفت، آن حضرت پنهانی بسیار احسان میکرد و صدقه میداد.
بیشتر صدقات او در شبهای تار بود.
منابع:
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 340- 341.
ابن صباغ مالکی درباره حضرتش مینویسد: «حضرت از مناقبی والا و صفاتی پسندیده برخوردار است. نفس شریفش پاک، هاشمی نسب و از نژاد پاک نبوی است.»
مأمون روزهای دوشنبه و پنجشنبه را اختصاص به رسیدگی به کارهای مردم داده بود، در این روزها امام رضا (علیه السلام) را در طرف راست خود می نشاند.
از اصول اخلاقی که در زندگی همه ی امامان فراوان دیده شده است جود و سخاوت است. سخاوت در مقابل بخل قرار دارد، یعنی انسان از امکانات مادی و معنوی که در اختیارش وجود دارد فقط خودش استفاده نکند بلکه با بخشش به دیگران قسمتی از مشکلات آنها را حل کند و دیگران را از نعمت هایی که خداوند به او داده، چه نعمت مادی و چه نعمت های معنوی مانند علم برخوردار کند.
خودبینی، خودپسندی، خودمحوری، خودبرتربینی و عیبهای خود را نادیده گرفتن همه و همه از حالات زشت، مذموم و ناپسند جامعه اسلامی است. عُجب یکی از صفات و رذائل اخلاقی است که در آیات قرآن و روایات معصومین(ع) از جمله امام علی بن موسی الرضا(ع) مذموم شمرده شده است. فطرت و وجدان پاک، خودپسندی را مطرود و منفور خویش می داند که این حالت از شیطانی بودن نفس و ضعف عقلانی و ایمان نشات می گیرد که با تقویت بنیان های عقلانی و روحیه ایمانی قوی و پرهیز از هواهای نفسانی می توان راه نفوذ آن را به درون و وجدان آدمی بست.