نماز تجلی‌گاه عروج مومن

اسلامی و شیعه - نماز - ستون دین - اقامه نماز - مهدی صفری - ستاد اقامه نماز - گروه فرهنگی نماز تجلی‌گاه عروج مومن - پایگاه حفظ و نشر ارزش های نماز و عبادت با خدا

نماز تجلی‌گاه عروج مومن

اسلامی و شیعه - نماز - ستون دین - اقامه نماز - مهدی صفری - ستاد اقامه نماز - گروه فرهنگی نماز تجلی‌گاه عروج مومن - پایگاه حفظ و نشر ارزش های نماز و عبادت با خدا

کتابخانه
پرسش و پاسخ
احادیث معراجی
پیوندها
کانال ما در آپارت
نظرسنجی
درباره
نماز معراج مومن است؛
کسی که قلبش همواره آکنده از حضور خداست؛
معراج یعنی تمرین پرواز بلکه خود پرواز؛ پرواز از تنگنای ملک به فراخنای ملکوت واز طبیعت پست به حقیقت محض پرکشیدن به سوی آستانی که برای پرواز هیچ محدودیتی ندارد.

اگر سنگینی گناه زمین گیرت نکرده باشد؛

اگر بند بند تعلق تو را میخکوب خاک نکرده باشد؛

اگر بال پروازت در آتش عصیان نسوخته و در یک سخن اگر خودت حال پریدن وپر زدن داشته باشی؛

اگر روزی چند بار آنجا بروی کم کم از این جا فاصله می گیری و به آنجا دل می بندی.

پس باید همراه نماز بریدن از اینجا با شد،وهر نماز،آخرین آهنگ کنده شدن از این دنیا وهمانند آخرین پله ای که برای صعود قدم بر آن می نهی.

از این روست که:«نماز تجلی گاه عروج مومن» است.
گالری تصاویر
برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید
فراخوان لذت بخش ترین نماز
آخرین نظرات
دفتر مراجع
سايت دفتر امام خامنه اي

سايت دفتر آيت الله سيستاني

سايت دفتر آيت الله صافي گلپايگاني

سايت دفتر آيت الله محمد تقي بهجت

سايت دفتر آيت الله وحيد خراساني

سايت دفتر آيت الله مکارم شيرازي

سايت دفتر آيت الله تبريزي

سايت دفتر آيت الله فاضل لنکراني

لوگو مسابقه

چهارمین دوره مسابقات وبلاگ نویسی سراسری با موضوع نماز

کد لوگو

نماز تجلی‌گاه عروج مومن


اسرار اذان و اقامه

اذان، پیش اهل معرفت، اعلام قواى مُلک و ملکوت در انسان کبیر و صغیر است براى مهیا شدن از براى حضور درگاه حقّ تعالى. و اقامه، حاضر نمودن آنها و بپاداشتن آنان است در محضر قدس کبریا- جل و علا. پس، با تکبیرات اولیه، اعلان عجز موجودات را از قیام به ثناى حقّ دهد و اعلام قصور آنها را از لیاقت حضور نماید و آنها را مستعد کند که به تذلّل و خضوع و خشیت و خوف و خشوع خود تنبه پیدا کنند، شاید مورد توجه شوند.

و به نفى الوهیت ذاتیه و نفى الوهیت فعلیه از غیر و قصر آن در ذات مقدسْ نفى استحقاق محامد و اثنیه را از غیر، و قصر در حقّ کند. و به شهادت به رسالت نبىّ ختمى در غیب و شهادت، توسل جوید به مقام مقدسِ شفیع مطلق که به مصاحبت آن ذات مقدّس، که مقام ولایت مطلقه است، این سلوک الهى را به آخر رساند و به معراج وصول مرتقى شود.

و شیخِ عارف کامل ما- روحى فداه- مى‏فرمود: شهادت به ولایت ولى اللَّه مضمَّن در شهادت به رسالت مى‏باشد، زیرا که ولایت باطن رسالت است. پس، مقام مقدس ولوى نیز مصاحب این سلوک است. و فى الحدیث: بِعَلىٍّ قامَتِ الصَّلاة. و فى الحدیث: انَا صَلاةُ المُؤمِنینَ وَ صِیامُهُم‏.

پس، سالک إلى اللَّه چون قصر ثنا و مَحْمَدت را به حقّ تعالى اعلان کرد و اختیار رفیق و مصاحب کرد- کما قیل: الرَّفیقَ ثُمَّ الطَّریق - اعلان مهیا شدن براى نماز را مى‏دهد بقوله: حَىَّ عَلَى الصَّلاة؛ و آن را به قواى مُلکیّه و ملکوتیه مى‏خواند. پس از آن، سرّ صلاة را اجمالًا اعلان مى‏کند بقوله: حَىَّ عَلَى الْفَلاح و حَىَّ عَلى‏ خَیْر الْعَمَل؛ و انسان و جنود مُلکى و ملکوتىِ آن را آگاه مى‏کند به فطرت آزادیخواهى و کمال طلبى، که هر دو از فطرتهاى الهیّه است که جمیع بشر بر آن مفطورند. و پس از بیدار نمودن فطرت و مهیا کردن قوا، تکبیر و تهلیل را تکریر کند تا اعتراف به عجز و قصور در قلوب متمکّن شود و سرّ اوّلیت و آخریت هویدا آید.

و در اقامه، تصفیه صفوف و تجییش جیوش مُلکیه و ملکوتیه نماید و به تکرار فصول آن، حقایق سابقه را توثیق کند و استشفاع و توسل را محکم نماید و فطرت را باز متنبه نماید. و وقتى بنده بدین جا رسید اعلان حضور دهد فَقَدْ قامَتِ الصَّلاة.

پس، سالک إلى اللَّه و مجاهد فی اللَّه قلب را که از خیار جنود الهیّه است در این مملکت، امام قرار دهد و سایر قواى منتشره در جهات مختلفه را مجتمع کند و مأموم قرار دهد و جنود متفرقه در اقالیم ظاهره و باطنه را، که به دست قلب مفتوح شده، جمع‏آورى نماید؛ و ملائکه قاطنین ملکوت نیز بر گرد او مجتمع شوند و بدو اقتدا کنند.

و چون سالکْ خود را مقتداى جنود الهیّه از ملائکه و قواى ملکوتیه خود دید و خود را پیشقدم در این سلوک الهى و حضور در محضر ربوبى دید، باید از صلاة خود محافظه و مراقبه نماید و از آن غفلت و سهو نکند که وِزر نماز مأمومین به عهده او نماند: فَاْلمُؤْمِنُ وَحْدَهُ جَماعَة . و اگر بر این جماعت محافظه کند، به عدد هر یک از مأمومین فضل صلاة او افزون شود؛ و شاید به توفیق الهى بعضى از اسرارِ ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین، که به صیغه جمع مذکور است، بر او منکشف شود. و اگر مراقبت و محافظت نکند در این اقوال و افعال صلاتى، دروغگو شود و در زمره منافقین درآید؛ و علاوه بر آنکه تضییع صلاة خود کرده، تضییع صلاة ملائکة اللَّه را نموده، چه که امام ضامن قرائت مأموم است، بلکه حامل وِزر سایر اجزاء و شرایط آن نیز هست.

و طریق اسلم و نزدیکتر به نجات آن است که مصلّى خود را در جمیع اقوال و افعال تسلیم روحانیت رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله یا مقام ولایت م‏آبى، یا امام عصر سلام اللَّه علیهما نماید و به لسان آنها ثناجویى از حقّ کند، و در افعال نیز به افعال آنها متمسک شود؛ و خود که امام ملائکه و جنود الهیّه است مأموم مقام رسالت و ولایت شود؛ و طى این سلوک روحانى و عروج به معراج الهى را چنانچه به هدایت آن بزرگواران مى‏کند، به تبعیت محض و تسلیم صِرف از آنها کند، که على علیه السلام صراط مستقیم‏ و نماز مؤمنین است و خضرِ طریق سلوک است: (طى این مرحله بى‏رهبرى خضر مکن)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Slots