همه اجزاء، اعضاء، ابعاد و حواس و حالات انسان هر کدام در تعالی او نقش خاصی را ایفا میکنند و فقدان هر یک از آنها میتواند آثار زیانباری به بار آورد که در مواردی ممکن است جبرانناپذیر هم باشد. قدما میگفتند: «من فقد حساً فقد علماً» هر کس حسی را از دست بدهد علمی را از دست داده است.
نگرش به مردم از منظر اهل حکومت و سیاست، متنوع و متعدد است و هر مکتب سیاسی و هر گروه سیاسی و حکومتی بر اساس نوع و سطح شناخت خود از مردم و بر اساس اهداف و تلقی خود از حکومت و سیاست، نگرش ویژه ای به مردم دارد.
دولت ها در عرصه اقتصاد، در کنار تعقیب اهدافی چون رشد اقتصادی، ثبات قیمت ها، توزیع عادلانه درآمد و خودکفایی، استقلال اقتصادی را به عنوان یک هدف مهم در برنامه های کلان خود مدنظر قرار می دهند. تاکید بر استقلال اقتصادی و نیل به خود کفایی به مفهوم انزوای تجاری نیست، بلکه حضور فعال در عرصه های تولید و تجارت بر مبنای بهره گیری از فرصتهای اقتصادی و استفاده اصولی از قابلیتها و توانمندیهای داخلی را خاطر نشان می سازد.
امام خمینی با برساختن ایدههای جدید و زنده کردن بسیاری از مفاهیم انقلابی از جمله فرهنگ شهادتطلبی، قدرت نرمافزاری جدیدی را تعریف کرد که توانست بر شاه و عمال خارجی پیروز گردد. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از تئوری سازهانگاری در مورد برساختگی منافع و قدرت از طریق ایده و مفاهیم دیگر همچون «ماده ـ معنا» و «خود ـ دیگری» به بررسی فرهنگ شهادتطلبی از دیدگاه امام خمینی(س) در تغییر مفهوم قدرت از بعد سختافزاری به بعد نرمافزاری بپردازیم. روش تحقیق مذکور نیز توصیفی ـ تحلیلی است.

امام خمینی در بیاناتی که در روز 17 مردادماه سال 1361 در جمع استانداران سراسر کشورایراد فرمودند، بر لزوم حفظ شئونات اسلامى تاکید فرمودند. در این جمع که علی اکبر ناطق نوری وزیر کشور، علی کوچک زاده فرمانده ژاندارمری و مسئولان و پرسنل دوایر سیاسى ایدئولوژیک ژاندارمرى هم حضور داشتند، امام یادآور شدند که آبروی نظام بسته به آبروی متصدیان امر است.
حضرت امام خمینی(س) در زمان حضورشان در پاریس در دی ماه سال 57 همزمان با میلاد حضرت مسیح با صدور پیامی خطاب به مسیحیان جهان، میلاد این حضرت را تبریک و
تعلیم و تربیت، اساس نظام فکری اسلام است. هدف تعلیم و تربیت اسلامی، تربیت انسان مهذب است و همه برنامه ریزی و فعالیت های برنامه ریزان و معلمان باید برای تحقق این هدف سازماندهی شود تا از این طریق بتوانیم صلح و صفا و سعادت را برای همیشه به جامعه اسلامی مان برگردانیم.

شاه پس از آنکه کریم سنجابی خواست او را برای پذیرفتن نخست وزیری قبول نکرد، شاپور بختیار را به نخست وزیری برگزید. او در ۱۶ دی ماه ۱۳۵۷ رسماً به این سمت منصوب شد.