نماز تجلی‌گاه عروج مومن

اسلامی و شیعه - نماز - ستون دین - اقامه نماز - مهدی صفری - ستاد اقامه نماز - گروه فرهنگی نماز تجلی‌گاه عروج مومن - پایگاه حفظ و نشر ارزش های نماز و عبادت با خدا

نماز تجلی‌گاه عروج مومن

اسلامی و شیعه - نماز - ستون دین - اقامه نماز - مهدی صفری - ستاد اقامه نماز - گروه فرهنگی نماز تجلی‌گاه عروج مومن - پایگاه حفظ و نشر ارزش های نماز و عبادت با خدا

کتابخانه
پرسش و پاسخ
احادیث معراجی
پیوندها
کانال ما در آپارت
نظرسنجی
درباره
نماز معراج مومن است؛
کسی که قلبش همواره آکنده از حضور خداست؛
معراج یعنی تمرین پرواز بلکه خود پرواز؛ پرواز از تنگنای ملک به فراخنای ملکوت واز طبیعت پست به حقیقت محض پرکشیدن به سوی آستانی که برای پرواز هیچ محدودیتی ندارد.

اگر سنگینی گناه زمین گیرت نکرده باشد؛

اگر بند بند تعلق تو را میخکوب خاک نکرده باشد؛

اگر بال پروازت در آتش عصیان نسوخته و در یک سخن اگر خودت حال پریدن وپر زدن داشته باشی؛

اگر روزی چند بار آنجا بروی کم کم از این جا فاصله می گیری و به آنجا دل می بندی.

پس باید همراه نماز بریدن از اینجا با شد،وهر نماز،آخرین آهنگ کنده شدن از این دنیا وهمانند آخرین پله ای که برای صعود قدم بر آن می نهی.

از این روست که:«نماز تجلی گاه عروج مومن» است.
گالری تصاویر
برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید
فراخوان لذت بخش ترین نماز
آخرین نظرات
دفتر مراجع
سايت دفتر امام خامنه اي

سايت دفتر آيت الله سيستاني

سايت دفتر آيت الله صافي گلپايگاني

سايت دفتر آيت الله محمد تقي بهجت

سايت دفتر آيت الله وحيد خراساني

سايت دفتر آيت الله مکارم شيرازي

سايت دفتر آيت الله تبريزي

سايت دفتر آيت الله فاضل لنکراني

لوگو مسابقه

چهارمین دوره مسابقات وبلاگ نویسی سراسری با موضوع نماز

کد لوگو

نماز تجلی‌گاه عروج مومن


تشرف علما به محضر امام زمان(عج)

این مطلب چند نمونه از تشرف علما را به محضر نورانی امام زمان (عج) به روایت کشیده است ...

آیة الله میرزای شیرازی (ره)

 در زمانی که استعمار انگلیس امتیاز انحصاری کشت و فروش توتون و تنباکو را در ایران بدست گرفت و قصد نفوذ و استعمار کشور را داشت، علماء در صدد مقابله بر آمدند. آیة الله سید محمد فشارکی نزد استادشان میرزای شیرازی بزرگ آمده و طی صحبت صریحی از ایشان می خواهند، بر علیه استعمار انگلیس قیام کرده و موضع شدیدی اتّخاذ نماید. حضرت آیة الله العظمی میرزای شیرازی نظری به ایشان افکنده می فرماید: «مدّتهاست که در فکر آن بودم ودر این مدّت، جهات مختلف این فتوی را بررسی کردم تا اینکه دیروز به نتیجة نهائی رسیدم و امروز به سرداب مقدّس رفتم تا از مولایم امام زمان (ع) اجازة حکم بگیرم و آقا نیز اجازه فرمودند و قبل از آمدن شما حکم را نوشتم».

و اینگونه بود که ایشان حکم الهی خود را به این مضمون صادر کردند.«الیوم استعمال توتون و تنباکو بأیّ نحوکان، در حکم محاربة با امام زمان ـ سلام الله علیه ـ است.»وطومار استعمار را در کشور ایران با عنایت حضرت ولی عصر (عج) در آن زمان در هم پیچیدند.[1]

آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره)

 آیة الله بهجت (حفظه الله) فرمودند: «آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره) برای یکی از علماء سنّی مجلس فاتحه اقامه کرد. شخصی به ایشان اعتراض می‎کند که چرا از سهم امام (ع) اینگونه مجالس را برگذار می کنید. ایشان به شخص معترض ورقة سبزی را نشان داده بود که بنابر نقل، به خطّ و امضای حضرت غایب ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) بود و ایشان هم یقین کرده بود که ورقه از جانب حضرت است که به مرحوم سید اجازه داده بود که: «سهم امام را در آنچه موجب اعتلای مذهب حق است صرف نماید.»[2]

حضرت آیة الله العظمی مرعشی نجفی (ره)

 بنابر آنچه در زندگینامة معظّم‎له ذکر شده، ایشان سه مرتبه موفق به تشرّف به خدمت حضرت شدند، که ما در اینجا یک مورد را به طور اختصار ذکر می کنیم: «در ایّام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیة‎الله الاعظم (عج) داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهار‎شنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیّت که جمال آقا صاحب الامر (علیه السلام) را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً این شب، رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود. هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجودِ مرا فرا گرفت... ناگهان صدای پائی از دنبال سر شنیدم که بیشتر ترسیدم. برگشتم به عقب، سیّد عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک آمد و با صدای فصیح گفت: «ای سید، سلام علیکم» ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و تعجب آور بود که در این تاریکی ایشان چگونه متوجّه سیادت من شد. به هر حال سخن گفته و می رفتیم. از من سؤال کرد: قصد کجا داری؟گفتم مسجد سهله. گفت: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشّرف زیارت ولی عصر (ع) مقداری که رفتیم به مسجد زیدبن صوحان رسیدیم، داخل شده و نماز خواندیم و بعد از دعائی که سیّد خواند که کأن دیوار و سنگها با او دعا می خواندند انقلاب عجیبی در خودم احساس کردم که از وصف آن عاجزم.

 بعد سیّد فرمود: تو گرسنه‎ای و سه قرص نان و سه خیار سبز تازه در سفره داشت که باهم خوردیم و من به این معنی منتقل نشدم که در وسط زمستان خیار تازه از کجا آمده سپس داخل مسجد سهله شده ایشان اعمال مقامات را انجام دادند ومن هم تبعیت کردم و نماز مغرب و عشاء را هم به ایشان اقتدا نمودم... بعد به ایشان گفتم: چای و قهوه و یا دخانیات میل دارید؟ فرمودند: اینها از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم»... بعد صحبتهائی بین آن بزرگوار و آقای مرعشی رّد و بدل می شود و آقا سفارشاتی به ایشان می کنند از جمله تأکید بر خواندن زیارت عاشوراء و قرائت قرآن. سپس آقای مرعشی به جهت حاجتی از مسجد بیرون رفته و به ذهنشان خطور میکند که این بزرگوار کیستند؟ برمی گردد و دیگر آقارا نمی بیند و یقین می کند که حجةبن‎الحسن المهدی (ع) بوده‎اند.»[3]

یکی دیگر از تشرفات ایشان در سامرّاء[4]

 در سرداب مقدّس بعد از اینکه چند شب در آنجا بیتوته کرده و به حضرت متوسل می شوند، رخ می دهد و تشرف دیگر در مسیر رفتن به امامزاده سید محمد (ع) حاصل می گردد.[5]

حضرت آیة الله قاضی(ره): آقا سیّد هاشم حدّاد فرموده اند: «حضرت آقا (آیة الله قاضی) خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع تغییر از حالتی به حالت دیگر خصوص کلمة «یا صاحب الزمان» را بر زبان جاری می‎کردند. یک روز یک نفر از ایشان پرسید: آیا شما خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنافداه مشرّف شده‎اید؟ فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود ودر اوّلین نظر نگاهش به امام زمان (عج)نیفتد.»[6]

دأب و عادت ایشان در تربیت شاگردان بر این بوده که در ابتدا احادیث مربوط به غیبت و ظهور ولی عصر (عج) را برای آنها تدریس می‎فرمودند.[7]

مرحوم علامه طباطبائی نقل کرده‎اند که: «مرحوم قاضی می‎فرمود، در روایت است وقتی حضرت قائم ظهور می‎کند و یاران ایشان گِرد او جمع می شوند حضرت به آنها مطلبی می گوید که همه گرد عالم متفرّق می شوند و چون دارای طّی‎الارض هستند همه جا را تفحص کرده، درمی یابند که غیر از ایشان کسی دارای ولایت مطلقة الهیه نیست، به مکه بر می گردند و با ایشان بیعت میکنند. آنگاه ایشان فرمودند: آن کلمه ای راکه حضرت به یاران خویش می گوید و متفرق می شوند من می‎دانم که چیست.» و این سخن بلندی است که مرحوم قاضی (ره) فرمودند.[8]

توسّل به حضرت مهدی (عج)جهت شهریة طلاب:

 بارها پیش آمده، که وجوهات به جهت شهریة طلاب به دست مراجع نرسیده وآن بزرگواران و یا نمایندة آنها با توسّل به محضر ولی عصر (ع) به طور معجزه آسا، پول مورد نیاز را دریافت کرده‎اند. از جمله اینکه موقعی چند ماه شهریة طلاب نمی‎رسد و پولی در اختیار حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) نبوده و متوسّل به ولی عصر (عج) می شوند بعد از ظهری، آقای گلپایگانی در خواب می شنوند که منادی ندا می کند: به آشیخ عبدالکریم‎بگویند که از گریه‎های امام زمان (ع) وجوه متوجه قم شد. بعد که به حاج شیخ میگویند، ایشان می فرماید: یک نفر آمده و تقبّل کرده هرماه شهریة طلاب را بدهد.[9]

 در قضیة دیگر حضرت آیة الله گلپایگانی فرموده بودند: در زمان حاج شیخ عبدالکریم ، طلبه‎ها از مقسّم شهریة ایشان آشیخ محمّد تقی بافقی درخواست عبای زمستانی می کنند. او با حاج شیخ در میان می گذارد، حاج شیخ می فرماید: از کجا بیاورم. بالاخره آقای بافقی می گوید من به جمکران می روم و از امام زمان می‎گیرم. شب جمعه‎ای به جمکران رفته متوسّل به حضرت می‎شوند و فردا خدمت حاج شیخ آمده می‎گوید: آقا وعده دادند چهارصد عبا به تعداد طلاب مرحمت نمایند. و روز شنبه یکی از تجاّر چهار‎صد عبا می‎آورد و بین طلاب تقسیم می‎گردد.[10]

حضرت آیة الله العظمی بهاءالدینی (ره): حجةالاسلام حیدری کاشانی در کتاب سیری در آفاق اینگونه نقل کرده‎اند: «آنچه خود از دو لب مبارک حضرت آیة الله بهاءالدینی(ره) شنیدم، این بود که فرمودند: ‌مدّت شصت سال بود که ما آرزوی زیارت حضرت را داشتیم یک روز در حال نقاهت و کسالت در این اطاق خوابیده بودم یک مرتبه آقا از در اطاق دیگر وارد شد.سلام محکمی به من کرد آن‎چنان سلامی که در مدت شصت سال کسی چنین سلامی به ما نکرده بود . و آن قدر گیج شدیم که نفهمیدیم جواب سلام را دادیم یا نه. آقا تبسّمی کرد و احوالپرسی و از آن در خارج شد.»[11]

یکی دیگر از شاگردان ایشان می گوید: «‌مدّتی بود آقا در قنوت نماز‎ها تغییر رویه داده و به جای دعاهای مرسوم، دعای فرج حضرت ولی عصر (عج) «اللّهم کن لولیّک الحجة بن الحسن(ع)...» را می خواندند . وقتی در فرصت مناسبی علت را از ایشان جویا شدیم، فرمودند: «‌حضرت پیغام دادند در قنوت به‎من دعا کنید.»[12]

این بود چند نمونه از ارتباط سربازان حضرت ولی عصر (عج) با مولای خویش و توجه و عنایت آن وجود مقدّس به عاشقان حقیقی خود، به امید اینکه ما نیز مورد عنایات و توجهات خاص آن حضرت قرار بگیریم ان شاء الله.


پی نوشتها:

[1] . عنایت حضرت مهدی (ع) به علماء و طلاب ـ ص48

[2] . در محضر آیة الله العظمی بهجت(حفظه الله) ـ ص281

[3] . شیفتگان حضرت مهدی (عج) ـ ج 1 ـ ص 130، احمد قاضی زاهدی گلپایگانی، نشر حاذق /قم /ششم /آذر 1376

[4] . همان / ص139

[5] همان /ص135

[6] . اسوة عارفان:(گفته ها و ناگفته ها دربارة مرحوم قاضی(ره)) ص109 ـ صادق حسن زاده، محمودطیار مراغی / انتشارات مؤمنین / اوّل /78

[7] . همان ص172

[8] . مهر تابان ـ ص226 ـ علامه سید حسین حسینی طهرانی - انتشارات باقرالعلوم / اول / دورة علوم و معارف اسلام (بی تا).

[9] . شیفتگان حضرت مهدی (عج) ج1 ـ ص125

[10] . همان ص223

[11] . سیری در آفاق ـ(زندگینامة حضرت آیة الله العظمی بهاالدینی (ره)) ـ ص375ـ حسین حیدری کاشانی/ انتشارات تهذیب ـ چاپ اوّل/ 1381.

[12] . حاج آقا رضا بهاء الدینی، آیت بصیرت / ص107 ، سید حسن شفیعی، چاپ قدس، اول / 1375.

منبع:اندیشه قم

تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Slots