حجتالاسلام سعید اصفهانیان با بیان این که آینده در جامعه غرب به عنوان یک شاخص مورد نظر است اظهار کرد: در غرب دانش آینده شناسی به عنوان یکی از اصلیترین دانشها مورد مطالعه است که در این دانش، امتها، جوامع مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد.
وی افزود: بحث آخرالزمان هم برای آنها ملاک است، آخرالزمان نقطه واسطه آنها تا رسیدن به انتها است و میتوان گفت آیندهشناسی در غرب به عنوان ملاک مطرح است و به همان اندازه نیز آخرالزمان ملاک است.
اصفهانیان تصریح کرد: این توجه به آینده علاوه بر رویکردهای اجتماعی و سیاسی، در مباحث سینمایی، تحلیلی و بحثهای رسانهای نیز دیده میشود و در مباحث آکادمیک و دانشگاهی نیز مشهود است، حتی غرب نیروهایی را برای مطالعه جوامع آینده گسیل کرده است و آیندهشناسی در جامعه غربی به یک دانش تبدیل شده است.
این پژوهشگر حوزه سینما اظهار کرد: آینده و آخرالزمان برای غرب بسیار مورد توجه است و در این زمینه تولیدات آنها گسترش و نشر یافته است و میخواهند چارچوب فکری دیگر جوامع را در چارچوب فکری خود هضم کنند.
وی گفت: آیندهشناسی که غرب به سمتش میرود، دو گونه است، یک گونه آینده شناسی مبتنی بر فرآیندهای موجود است. این آیندهشناسی به شکل آکادمیک و رسمی در دانشگاهها در حال تدریس است و از جوامع دعوت میشود این آیندهشناسی را مبنای علوم اجتماعی خود قرار دهند، اما غرب یک آیندهشناسی دیگری مطرح کرده است که متکی به دیروز نیست، اتکا به یک آیندهای دارد که هنوز نیامده است.
وی افزود: غرب، روش دوم را مبتنی بر آموزههای ادیان کشف کرده و مبتنی بر پیشگوییهای دانشهای ماورایی قرار داده است. پس آیندهشناسی امروز غرب دانش علوم ماورایی با استفاده از مکاتب آینده فکری و علوم مذاهب مختلف است. غرب آن گونه که مطلوب
خود است یک جامعه بدلی از این آینده ساخته است و دیگر جوامع را به این آینده بدلی دعوت میکند.
آواتار متعلق به دنیای امروز نیست
اصفهانیان گفت: آن زمان که جامعه غربی پدیده "دهکده جهانی" را مطرح کرد، اساس شکلگیری آن بر ایجاد جامعه آرمانی بود که تمام مذاهب از آن سخن میگفتند، اما جامعه غربی تلاش کرد که آن مدل الهی را بگیرد و نامش را دهکده جهانی بگذارد و یک ابزار جهانی و عقلانی از فرآیندهای موجود برای دعوت به دهکده جهانی ارائه کند.
وی با بیان اینکه اگر غرب تا این سطح تکنیکی و تاکتیکی در حوزه آیندهشناسی عمل کرده است، پس دانش آینده حقیقی را دارد، فیلم آواتار را نمونه خوبی برای این ارزیابی ذکر کرد.
وی با تاکید بر این که فیلم آواتار یک دنیای دیگر را مطرح میکند و تجربه برخی از اندیشمندان از یک دنیای دیگری است اظهار کرد: این فیلم دنیای امروز نیست و غرب مسیر عقلانی شدن آن دنیای عجیب را برای انسان امروزی ارائه میکند که عقلانی و قابل فهم نیست.
اصفهانیان گفت: پیام آواتار و دهها اثر سینمایی و انیمیشن غرب این است که "ای انسان، بیا به دنیای ما، بیا به فضای دنیای ما، که فضای دیگری است با هم با فرماندهی خودت این دنیای انسانی خود را تخریب کن"
این پژوهشگر سینما تصریح کرد: دیدگاه غرب یک دیدگاه روشن نسبت به فرآیندهای موجود و حقیقی است تا جامعه انسانی آن گونه که غرب میخواهد به سوی آینده حرکت کند.
اساس مقابله با انقلاب اسلامی به دلیل نقش ایران در آینده جهانی است
وی با بیان اینکه اساس کینه غرب به ایران به دلیل فرآیندهای موجود و صرفا برای انقلاب ایران نیست، افزود: اساس مقابله با انقلاب اسلامی به خاطر دکترین آینده غرب و نقش ایران در آینده جهانی است، چراکه اساس ادیان، نقش ایران را در آینده نقش محوری معرفی کرده است، بنابراین در حوزه نظامیگری سلاحها، عداوت و سمتگیری غرب اگر بخشی بر اساس فرآیندهای موجود است، بخش گستردهای بر اساس آیندهای است که برای ایران تصور شده است.
اصفهانیان گفت: غرب و دستهای پشت پرده که حاکمان این کشورها را میآورد و میبرد، وقتی بر اساس مطالعات گسترده متوجه شد، آن چیزی که نسبت به آینده وعده داده شده، کلیدش با انقلاب اسلامی زده شده است، احساس نگرانی کرد و در قبال موج انقلاب اسلامی ایران، یک موج خرافهگری مهدویت را شکل داد.
وی اظهار کرد: در حوزه سینمای ما اگر همان طور که غرب به آینده توجه دارد، توجه شود، یک ظرفیت عجیبی وجود دارد که میتوان از آن بهره گرفت. زمانی که سمت سینمای یک کشور جهت آینده شد آن جامعه رکود به خود نمیبیند.
اصفهانیان افزود: اگر فضای ابر رحمت، ابر نعمت، مثبت اندیشی و عدم توقف در گذشته در جامعه ایجاد شود و بباراند، فضای جامعه به تدریج به سمت مهدویت حرکت میکند و دانههای مهدوی از دل زمین جوانه میزند.