مقدمه– اقتصاد چیست و چرا اقتصاد خانواده؟
در پاسخ این سوال باید به طرح زیربنای مساله توجه نمود که در اصل، یک موضوع روانشناختی و مردمنگارانه میباشد و آن این است که انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیازهای خود دارد، همواره سعی میکند با صرف حداقل تلاش یا هزینه، حداکثر نتیجه را به دست آورد، دستیابی به چنین راه و روشی پایه فکری دانش یا روشی است که اقتصاد نامیده شده است.
توجه به بدیهی بودن مطلب یاد شده ما را به این واقعیت نزدیک میسازد که هر فردی تحت تاثیر هر مشرب خاصی که باشد، حرکت و تلاش فکری او میباید بر مبنای این اصل بنا نهاده شود. بنابراین، در تعریف اقتصاد میتوان گفت «اقتصاد» علمی یا روشی است که رفتار و رابطه انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت نمییابد، مطالعه میکند.
براین اساس مطالعه اقتصاد باید امکان نیل به درک، بیان و تاحدی پیشبینی رفتار انسان را در جهت خودکفایی و بینیازی و آسایش در زندگی فرد فراهم سازد؛ و در گام بعدی به بهبود رفاه مادی اجتماعی بشر بینجامد؛ بنابراین میتوان ادعا کرد که اقتصاد قبل از هرچیز، به تجزیه و تحلیل و توضیح شرایط و روابطی که در قلمرو رفاه مادی قرار دارند، میپردازد. لیکن ناگفته نماند که اقتصاد بر خلاف علوم طبیعی، علم محض نیست؛ بلکه مجموعه اصول و قواعدی است که تحت تاثیر اراده بشر قرار میگیرد(1) و لذا میتوان آن را امر فرهنگی نیز نامید و از این زاویه به معنویت نیازمند است.
با این رویکرد و بنا برآن چه علمای سلف و حکمای اسلامی از این موضوع تعبیرکرده اند، آنچه ما امروز اقتصاد مینامیم، در اصل روش بهینه تدبیر منزل بوده، و توجیه علمی آن هم این است که چون نتیجه تمام تلاشهای مادی و معنوی انسان به سمت آسایش و رفاه خانواده سوق داده میشود، پس برای استفاده بهتر و مناسبتر از دستاوردها در نظر اول، و برای یافتن راههای آسانتر و پردرآمدتر در جهت جلب منافع، در نگرش دوم روشی معقول باید جستجو نمود.
براین اساس، نوشتار حاضر نیز در راستای همین مسئله به کندوکاو در اندیشههای پربار امام شیعیان پرداخته است؛ و دلیل موجه این رویکرد خاص نیز دو وجهه نظر است: یکی این دستگاه فرهنگی وابسته به آستان ملکوتی این امام همام نسبت به نشر معارف رضوی مدیون است و خود را وامدار عنایات این بزرگوار میداند، دیگر آنکه دامنه نشر معارف انسانی امام هشتم(ع) نظر به دلایل مردمشناختی و جامعهشناختی بیشتر پیرامون این موضوع گسترش دارد.
با طرح این مقدمه، سخن را با حدیثی از امام علی بن موسی الرضا(ع) آغاز میکنیم که فرمود:
«... تَعاهُدُ الرَّجُلِ ضَیعَتَهُ مِنَ المُرُوَّةِ وَ سَمِنُ الدَّابَّةِ مِنَ المُرُوَّةِ وَ الإحسانُ اِلَی الخادِمِ مِنَ المُرُوَّةِ وَ یَکبِتُ العَدُوَّ قالَ(ع): اجعَلُوا لِانَفُسِکُم حَظّاً مِنَ الدُّنیا بِإعطائِهَا ما تَشتَهِی مِنَ الحَلالِ مَا لَم تَثلَمِ المُرُوَّةَ وَ لا سَرَفَ فیهِ وَ استَعینُوا بِذلِکَ عَلَی اُمُورِ الدّینِ فَإنَّهُ نَروِی لَیسَ مِنّاّ مَن تَرَکَ دُنیَاهُ لِدِینِهِ وَ دِینَهُ لِدُنیَاهُ...»(2).
مراقبت شخص نسبت به مال و دارایی، رسیدگی به وسیله سواری، و خوشرفتاری با زیردستان از جوانمردی است، چنانکه این امور دشمن را هم فرو مینشاند. همچنین در ادامه این حدیث امام(ع) میفرماید: تا آنجا که به مروتتان لطمهای وارد نسازد و به اسراف نیانجامد از خواستنیهای این دنیا برای خود بهره بگیرید چرا که ما خود روایت میکنیم که (پیامبر فرمود) از ما نیست آنکه دنیا را برای دینش رها کند؛ و یا دینش را به خاطر دنیا از دست بدهد.
دقت در محورهای آموزشی این حدیث دربرگیرنده اصول خوشبختی و ترسیمکننده چارچوب زندگی سالم و موفقی برای شخص مسلمان است. این اصول عبارتنداز:
الف– داشتن پیوند مسئولانه با خانواده و زیردستان.
ب– داشتن پیوند دو سویه به دنیا و عقبی در مشی زندگانی.
ج- التزام به کار و تلاش برای توسعه درزندگی به منظور توفیق در اداره امور خانواده و افراد تحتتکفل.
د- مراقبت و مواظبت کامل برای درنگذشتن از مرز اعتدال؛ چنانکه بتواند بین اوج جوانمردی و قعر اسراف، مشی سالمی در زندگی داشته باشد.
اکنون و پس از ارائه این طرح عملی، به تشریح ابعاد آن با اشاره به رهنمودهای آن امام همام در چهار بخش میپردازیم. منبع