عهدهداری این مسئولیت در نگاه اول ممکن است موجب خستگی روحی در شخص بشود؛ زیرا میبیند او وظیفه دارد برای رفاه و آسایش اعضای خانواده خود بکوشد و رنج بکشد درحالی که بهرهمندی او از دستامد کوششها بیش از یک سهم نیست. البته معلوم است که چنین نگاهی به مسأله یک نگاه صرفاً مادی لیبرالیستی است اما واقعیت نیز این است که انسان بدون توجه به امور معنوی یک موجود طبیعی است و لذا نگاه او نیز نمیتواند غیر از این باشد مگر آنکه ذهن بالایی او فعال و متوجه امور ماورایی گردیده باشد و او را قادر به نگاهی عمیقتر و وسیعتر و بلندساخته باشد که بتواند در پس بوم زندگی تصویری روشن از حقیقت را بنگرد.
نقش دین در زندگی انسان دقیقا همینجا روشن میشود که هادی او به سراپرده حقیقت است. در منظر دینی و اینجا در نگاه امام رضا(ع) این حقیقت را میبینیم که تلاشی که مرد برای اداره امور زندگی میکند یک تلاش زودگذرانه و از سر جبر نیست. کار او عبادت خداوند است و او در آن حال نزد خداوند چون مجاهدی تلقی میشود که بر صف مشکلات و سختیها هجوم آورده است و آنها را یکی پس از دیگری قلع و قمع می کند. امام رضا(ع) میفرماید:
«وَ اعْلَمْ أنَّ نَفَقَتَکَ عَلی نَفْسِکَ وَ عَیالِکَ صَدَقَةٌ وَ الْکادَّ عَلی عِیَالِهِ مِنْ حِلٍّ کَالْمُجاهِدِ فِی سَبیلِ اللهِ»(9).
یعنی آن خرجی که برای خود و اهل خانه میکنی صدقه محسوب میشود و آن کسی که از راه حلال برای افراد تحت تکلفش رنج میکشد همچون مجاهد راه خداست.
با این رویکرد مسأله کار و تلاش برای ایجاد توسعه در زندگی معنا پیدا میکند و لذتبخش میشود. براین اساس یکی از توصیههای مهم پیشوایان دینی و از جمله امام رضا(ع) ایجاد رفاه، توسعه و سهلگرفتن در مخارج زندگی و تامین نیازمندی آن است. از آن بزرگوار نقل شده است که فرمود:«صاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ عَلَیهِ التَّوْسِعَةِ عَنْ عِیالِهِ»(10).
توسعه دادن در هزینه خانواده بر شخص دولتمند واجب است. البته دو نکته در اینجا قابل تأمل است؛ یکی اینکه حکم وجوب با وجود قید دولتمند آن را از غیر او ساقط میکند و دیگر آنکه واژه توسعه کلی و دارای ابهام است و این همان مسئلهای است که این نوشتار روی آن میخواهد تاکید داشته باشد، یعنی به کاربردن در مشی اقتصادی خانواده. مثلاً یکی از زاویههایی که توسعه را همراه با مدیریت در گوشهای از آن بیان میکند حدیثی است که امام رضا(ع) به موضع خوراک و گرمایش خانواده اشاره میکند. امام(ع) در این حدیث میفرماید:«یَنْبَغی لِلْمُؤمِنِ أنْ یَنْقُصَ مِنْ قُوتِ عِیالِهِ فِی الشِّتاءِ وَ یَزیدَ فی وَقُودِهِم؛ عَلیُّ بنُ اِبراهیمَ عَن أبیهِ عَن یاسِرِ الخادِمِ قالَ سَمِعتُ الرِّضا یَقُولُ...»(11).
علی بن ابراهیم از قول پدرش از یاسر، خادم امام رضا(ع) نقل کرده است که گفت از امام(ع) شنیدم که فرمود: سزاوار است شخص مسلمان از خوراک اعضای تحتتکلفش در زمستان بکاهد و به جای آن بر گرمایش آنان بیفزاید و دلیل آن هم روشن است؛ زیرا در زمستان به خاطر کمبودن تحرک گرمای بدن کاهش مییابد و جز آن چیزی که در زمستان بیشتر از کمبود غذا موجب هلاک انسان میگردد، وجود سردی بیش از حد هواست که از آن گریزی نیست.
به عبارتی دیگر با کم غذایی میتوان ساخت اما سرمای کشنده و طاقتفرسا را نمیتوان به سادگی تحمل نمود.
لذا امام(ع) مسئول خانواده را به مدیریت این موضوع توجه میدهد. کار برای توسعه در زندگی خانوادگی منحصر به مرد سرپرست خانواده نیست. زن و سایر اعضای خانواده نیز میتوانند و باید در این جهت(متناسب با توان، تجربه و نوع آموزششان و سازگار با مصالح خانواده) به مسئول خانواده کمک کنند، آنان هرچند نتیجه کارشان اندک باشد، سهم موثری در اداره زندگی دارند که نتیجههای سودمندی را در پی خواهد داشت از جمله: کسب درآمد به منظور کمک در هزینه خانواده و تربیت نیروی انسانی کارا و متعهد، زیرا خانواده اولین محل پرورش نیروی انسانی سالم و مولد است و ناگفته روشن است که بهترین سرمایه در فرآیند پیشرفت جوامع، سرمایههای انسانی میباشند.
پرورش انسان توانمند در محیط خانواده سالم، در طی فرآیندی انجام میشود که جوامع روستایی نسبت به شهری در دوره کوتاهتری آنرا طی میکنند.
در این محیطها فرزندان از دوران کودکی و نوجوانی به کمک پدر و مادر در اموری مثل کشاورزی، دامداری، قالیبافی و... میآیند ولی در جوامع شهری باتوجه به صنعت و تکنولوژی و تخصصی شدن امور، این دوره به بیش از دو دهه از عصر فرزندان بالغ میشود، اما آنچه در هر دو طیف بهعنوان اساس پایهگذاری شخصیتی در محیط خانواده مهم است تربیت انسانهایی تلاشگر، خلاق، سلیم النفس، دارای نظم و وجدان و تعهدکاری، بااعتماد به نفس، قانع و شاکر میباشد.
علاوه براین، کار اعضای خانواده از نظر معنوی و روحی در ایجاد انگیزه و تضعیف نشدن روحیه سرپرست خانواده موثر است. منبع