در تحف العقول آمده است که امام رضا علیه السلام فرمود:
"الصَّمْتُ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْحِکْمَةِ"؛ سکوت، درى از درهاى حکمت و دانایى و صواب اندیشى است.
و نیز فرمود :
"اِنَ الصَّمْتَ یَکْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ انَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیْر؛ سکوت، جلب محبت مىکند و مىتواند براى دست یافتن به هر گونه خیر و سعادت، دلیل و رهنمون انسان باشد."
این سخنان سنجیده امام رضا علیه السلام یکى از نکات دقیق تربیتى و اخلاقى سازندهاى را گوشزد مىکند، چرا که سخن گفتن گاهى ممکن است به صورت عامل و گذرگاهى براى نگونبختى ابدى و ورود انسان به آتش دوزخ در آید؛ همانگونه که مىتواند عامل رهایى بخش آدمى از شقاوت و بدبختى باشد.
اما باید یادآور شد که اگر قلب آدمى زلال و پاکیزه باشد هیچ چیزى در آن صورت پاکیزهتر از زبان نیست؛ لکن اگر درون انسان، پلید و ناپاک باشد هیچ چیزى پلیدتر از زبان نخواهد بود.
لذا امام رضا علیه السلام سکوت را به عنوان حکمت و دانایى و فرزانگى برشمرده است. آن کسى که به جا و به موقع، راه سکوت را در پیش مىگیرد، در واقع ابواب سعادت و نیکبختى را فراسوى خود مىگشاید.
سکوتِ به جا را مىتوان راهى به سوى سلامت روانى و کمال اخلاقى و نیل به معارف و آگاهیها دانست، به این معنى که اگر فردى سکوت را در جاى خود بر سخن گفتن ترجیح دهد و در چنین مواردى بدان پاىبند باشد، در واقع قلب و درون خود را از شهوات و آفات روانى شستشو داده و براى نیل به هدفِ مطلوب، راه را در برابر خود همراه مىسازد.
سکوتى این چنین که از فراسَت و هوش و اندیشه و تفکر مایه مىگیرد نشانه قدرت و توانایى است و نباید آن را دلیل هیچ گونه ضعف و نارسایى تلقى کرد. بنابراین سکوتِ مذکور بیانگر حکمت و دانایى فرد است، به همین جهت، اگر کسى ـ منهاى حکمت و فرزانگى و دانایى ـ از قدرتِ در سخن آورى برخوردار باشد فرجام آن سقوط و بدبختى است.
مرد حکیم و دانا ساکت و آرام است، و باید گفت افراد ناآرام و پر چانه که از عقل و فراست کافى تهى هستند با لافِ سخن، خویشتن را رسوا مىسازند، لذا شایسته است که کمتر سخن گویند و سکوت خویش را فزایندهتر سازند که:
تا ندارى مایه، از لافِ سخن خاموش باش خـنـده رسوا مىنماید پسته بى مغـز را
افراد خام و نارس که از لحاظ علمى و اخلاقى و هوش و فراست دچار ضعف و نارسایى هستند، غالباً دچار افراط در سخن بوده، و قادر نیستند در جاى خود سکوت اختیار کنند:
این دیگ ز خامى است که در جوش و خروش است چون پخته شد و لـذت دَمْ دید خموش است
نفس انسانى طبعاً به آزادى بى بند و بارى گرایش دارد؛ لذا به اندیشه و سکوت و آرامش رغبتى در خود احساس نمىکند. عاملى که مىتواند سکوت به جا و سنجیده را در فرد بارور سازد ایمان به دین و قوانین دینى است.
فقط مردم با ایمان و راستینِ در تدین هستند که با زیور سکوتِ به جا، خویشتن را مىآرایند و مىگویند: سخنى که هیچ گونه بهرهاى جز گناه و یا بدبختى را به ارمغان نمىآورد نباید بر زبان راند؛ بلکه باید از آن خوددارى کرد.
محیى الدین بن عربى مىگفت: اگر کسى خواهان آن است که باطن و درونش سازندگى یابد و سخن آغاز کند، باید زبانى را که در کامش قرار دارد به سکوت وا دارد، یعنى نیروى باطن و درون آدمى گویاتر و رساتر از نیروى زبان انسان است. علاوه بر این، زبان آدمى گاهى مىلغزد؛ اما باطن و درون انسان صادق است و هیچ غبارى از خلاف واقع چهره آن را نمىپوشاند.
همه انبیا و اولیا، به اتفاق، اعلام کرده بودند که سکوت حکیمانه و بخردانه، سراپا خیر و سعادت است و یا به هرگونه خیر و سعادتى انسان را رهنمون است.
رسول اکرم صلى الله و آله و سلم فرمود:
"استعینوا على قضاء حوائجکم بالصّمت"؛ براى تأمین نیازها و تحقق آمالِ مشروعِ خویش از سکوت مدد گیرید.
یکى از بزرگان گفته است: سکوت را ـ همان گونه که سخن گفتن را مىآموزى ـ بیاموز، اگر سخن گفتن موجب هدایت تو مىگردد سکوت از تو حمایت و نگاهبانى مىکند ... و عفت زبان عبارت از سکوت به جا و به مورد مىباشد.
سکوت به حق، یعنى راه نبرد و پیکار با غیبت و سخن چینى، و نوعى از ریاضت و تمرین روانى؛ چرا که سکوت مورد نظر ما به معنى مخالفت با هواى نفس و پاسدارى از سلامت نفسانى است.
سکوت اندیشمندانه را باید راهى در سوى رسیدن به مقام قرب دانست؛ چون از طریق سکوت است که نفس انسانى ادبپذیر مىگردد، و از انضباط برخوردار مىشود.
امام رضا علیه السلام مىفرمود:
در میان بنى اسرائیل هیچ کسى نمىتوانست عنوان عابد را براى خود احراز کند مگر آن که ده سال سکوت اختیار مىکرد، و آن گاه که چنین مدتى را در سکوت به سر مىبرد، عابد مىشد.
نقش سکوت به جا در سازندگى انسان از نظر علمى و اخلاقى بر هیچ کس خردمندى مخفى نیست. درباره سکوت و ارزش آن روایات و فراوانى جلب نظر مىکند و فرزانگان دین و دانش در اهمیت آن بسیار سخن گفتهاند.
مرحوم محدث قمى اشعارى از امیرخسرو دهلوى را ضمن شرح حال امام رضا علیه السلام در کتاب خود یاد مىکند که وى مىگفت:
سـخن گرچه هر لحظه دلکشتر است چـه بینى خـمـوشى از آن بهتر است
دَرِ فــتـنـه بستـن، دهان بستن است که گیــتـى به نیـک و بد آبستن است
پــشیـمـان ز گفـتـار دیـدم بـسى پشـیـمان نـگشـت از خموشى کسى
شنـیـدن ز گـفتـن بـه ار دل نـهى کزیـن پـر شـود مـردم از وى تهى
صـدف زان سبب گشـت جوهرفروش کـه از پاى تـا سر همـه گشته هوش
همـه تن زبـان گـشـت شمشـیر تیز بـه خـون ریختـن زان کنـد رستخیز
و این مَثَل و سخن معروف است که :
"ان کان الکلام من فضة فالسکوت من ذهب؛ اگر سخن به سان نقره [گرانقدر باشد] باید گفت سکوت و لب فرو بستن همچون زر از بها و ارزشى فزونتر برخوردار است.
سکوت و درنگ لطیف و خوش آیندِ امام رضا علیه السلام همزمان با سخن گفتنِ دیگران با او، و استماعِ جالبِ او به گفتار دیگران که از درونى اندیشمند مایه مىگرفت یکى از ویژگیهاى شخصیت روانى آن حضرت بوده است که درباره خصال این امام بزرگوار نوشتهاند:
هرگز با سخن خویش بر کسى جفا نکرد، و تا سخن کسى به پایان نمىرسید لب به سخن نمىگشود، و کلام دیگران را قطع نمىکرد. (بلکه با سکوتى دلنشین به گفتههاى دیگران که با وى سخن مىگفتند گوش فرا مىداد، آن گاه پس از فراغ او از گفتار، سخن آغاز مىکرد.)
سکوت در منطق رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم نخستین گامى بود که طالب علم و فردى که مىخواهد بینشى نسبت به حقایق به هم رساند باید آن را در راه رسیدن به هدف بردارد، و این زیربناى مهم و استوار را در جهت سامان دادنِ شخصیّت روحى و اخلاقى خویش پىریزى کرده و کاخ بلند بصیرت و معرفت را بر پایه آن بنا نماید.
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم در پاسخ به سؤال مردى که حضور او آمد و پرسید که علم و دانش چیست فرمود:
سکوت.
عرض کرد: پس از سکوت چه کند؟
فرمود: باید براى شنیدن حقایق در خویشتن آمادگى ایجاد نماید.
عرض کرد: سپس چه راه و رسمى را در پیش گیرد؟
فرمود: شنیدههاى خود را نگاهبانى کند (تا مورد دستبرد نسیان و غفلت قرار نگیرد.)
عرض کرد: پس از حفظ و نگاهبانی؟
فرمود: بر طبق آن عمل کند.
به عرض رساند: از آن پس چه وظیفهاى متوجه او است؟
فرمود: به نشر و ترویج معلومات و معارف خود در این واپسین مرحله بپردازد. (و زبان به سخن گفتن درباره حقایق بگشاید.)
پیداست که بر اساس این رهنمود جالب، باید سخن گفتن در پس سنگرى آغاز گردد که پى و اساسِ آن سکوت مىباشد که اِستماع و دریافت حقایق و حفظ و نگاهبانى و عمل به آنها بر چنین سکوتى مبتنى است. پس همان گونه که امام رضا علیه السلام فرموده است، سکوت را باید درى از درهاى حکمت و خیر و سعادت دانست.
منبع: برگرفته از مجموعه آثار نخستین کنگره جهانى امام رضا علیه السلام، نوشته دکتر سید محمدباقر حجّتى.