مهارت تفکر خلاق در سیره رضوی
تعریف تفکر خلاق: فرایندی ذهنی است که مستلزم خلق اندیشه هایی تازه و یا یکپارچگی میان اندیشه های موجود است.و گاه منتسب به تفکر واگرا شده و دارای دو ویژگی اصالت و اختصاصی بودن است.
تعریف تفکر خلاق: فرایندی ذهنی است که مستلزم خلق اندیشه هایی تازه و یا یکپارچگی میان اندیشه های موجود است.و گاه منتسب به تفکر واگرا شده و دارای دو ویژگی اصالت و اختصاصی بودن است.
تفکر انتقادی فرآیند ذهنی تجزیه و تحلیل اطلاعات است، به ویژه سخنان یا قضایایی که مردم حقیقت می پندارند. در این فرایند به بررسی علل و عواملی پرداخته می شود که به وجود آورنده این گونه سخن و قضایاست.
مهارت حل مساله اصطلاحی کلی برای نوعی تجربه است که در آن فرد با مشکلی رو به رو می شود و باید از میان راه حل های گوناگون آنچه او را به هدف می رساند برگزیند.
دیویی مربی و فیلسوف آمریکایی، معتقد است که فراگیر در موقعیت عدم تعادل فکری قرار گیرد تا برای آن موقعیت راه حلی بیاید. چون وی معتقد است که ما زمانی فکر می کنیم که تعادلمان به هم بخورد.
از لحظات حساس و دشوار زندگی انسان زمان تصمیم گیری است. زیرا هر نوع تصمیم گیری نتایج و مسولیت هایی را به همراه دارد. درک اهمیت این مهارت بر دقت و حساسیت در تصمیم گیری می افزاید و از خطاها می کاهد.
سخنان اهل بیت (ع) در بردارنده خیر دنیا و آخرت است آن بزرگواران با رهنمودهای گران بهایشان، هم شیوه های خوشبختی در دنیا را فرا راه پیروانشان قرار داده اند و هم شیوه های خوشبختی در آخرت را. آموزه های به جا مانده از هشتمین امام ما نیز، هم در بردارنده رهنمودهای سامان بخشی به دنیای انسان هاست و هم به خوشبختی آخرت توجه دارد. بر این اساس و به منظور آبادانی دنیای آدمیان، به اندیشه های اقتصادی امام رضا(ع) اشاره می شود.
نقش حضرت ثامن الحجج(ع) در شکل گیری این نهضت علمی و شکوفایی تمدن اسلامی، از دو جهت سیره علمی و عملی، قابل توجه است:
یکی از نکات زندگی امام رضا علیه السلام، برخورد ایشان با جریانهای انحرافی و ادیان و مذاهب باطله بود که اغلب حکومت پشت سر این جریانها بود و آنها را تحریک و تقویت میکرد. در دوران هارون و مامون که آن را عصر طلایی مینامند، در واقع عصر رواج دادن خطوط انحرافی و مذاهب باطله و جریانهای پوشالی بود تا مردم را به خود مشغول کنند تا کمتر وارد سیاست شوند و از سویی به خیال خودشان، خانه اهل بیت(ع) و عالم آل محمد(ص) را تحت تأثیر قرار دهند.
در تحف العقول آمده است که امام رضا علیه السلام فرمود:
"الصَّمْتُ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الْحِکْمَةِ"؛ سکوت، درى از درهاى حکمت و دانایى و صواب اندیشى است.
و نیز فرمود :
"اِنَ الصَّمْتَ یَکْسِبُ الْمَحَبَّةَ وَ انَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیْر؛ سکوت، جلب محبت مىکند و مىتواند براى دست یافتن به هر گونه خیر و سعادت، دلیل و رهنمون انسان باشد."
شیخ صدوق از قول ابراهیم بن العباس گفته است:
هرگز ندیدم که حضرت ابوالحسن الرضا کسی را با سخنان خویش آزار دهد و ندیدم که هرگز سخن کسی را قطع کند یعنی در میان سخن او سخنی بگوید تا سخن گوینده تمام شود و حاجت مردم را تا جایی که در توانش بود، برآورده میکرد و در مجلس، مقابل همنشین خود، تکیه نفرمود و پایش را دراز نکرد.
هیچ وقت ندیدم او را که به یکی از غلامان خود فحش دهد و هرگز ندیدم که آب دهان خود را دور افکند و هیچگاه ندیدم که قهقهه زند، بلکه خنده او تبسم بود و چون خلوت میفرمود و سفره غذا مقابل ایشان پهن مینمودند، همه اهالی خانه را سر سفره مینشاند، حتی دربان و میرآخور(مسئول اصطبل) نیز با ایشان طعام میل میفرموند و عادت وی این بود که شبها کم میخوابید و بیشتر شبها از اول شب تا صبح بیدار بود و روزه بسیار میگرفت، آن حضرت پنهانی بسیار احسان میکرد و صدقه میداد.
بیشتر صدقات او در شبهای تار بود.
منابع:
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 340- 341.
امام رضا علیه السلام میفرماید:
« لا یستکمل عبد حقیقه الایمان حتی تکون فیه خصال ثلاث: التفقه فی الدین و حسن التقدیر فی المعیشه، و الصبر علی الرزایا (1) ؛ تا سه خصلت در انسان نباشد، حقیقت ایمان او کمال نباید: ژرف شناختن دین، اندازه داشتن در زندگی و پایداری در مصیبتها.»