نماز تجلی‌گاه عروج مومن

اسلامی و شیعه - نماز - ستون دین - اقامه نماز - مهدی صفری - ستاد اقامه نماز - گروه فرهنگی نماز تجلی‌گاه عروج مومن - پایگاه حفظ و نشر ارزش های نماز و عبادت با خدا

نماز تجلی‌گاه عروج مومن

اسلامی و شیعه - نماز - ستون دین - اقامه نماز - مهدی صفری - ستاد اقامه نماز - گروه فرهنگی نماز تجلی‌گاه عروج مومن - پایگاه حفظ و نشر ارزش های نماز و عبادت با خدا

کتابخانه
پرسش و پاسخ
احادیث معراجی
پیوندها
کانال ما در آپارت
نظرسنجی
درباره
نماز معراج مومن است؛
کسی که قلبش همواره آکنده از حضور خداست؛
معراج یعنی تمرین پرواز بلکه خود پرواز؛ پرواز از تنگنای ملک به فراخنای ملکوت واز طبیعت پست به حقیقت محض پرکشیدن به سوی آستانی که برای پرواز هیچ محدودیتی ندارد.

اگر سنگینی گناه زمین گیرت نکرده باشد؛

اگر بند بند تعلق تو را میخکوب خاک نکرده باشد؛

اگر بال پروازت در آتش عصیان نسوخته و در یک سخن اگر خودت حال پریدن وپر زدن داشته باشی؛

اگر روزی چند بار آنجا بروی کم کم از این جا فاصله می گیری و به آنجا دل می بندی.

پس باید همراه نماز بریدن از اینجا با شد،وهر نماز،آخرین آهنگ کنده شدن از این دنیا وهمانند آخرین پله ای که برای صعود قدم بر آن می نهی.

از این روست که:«نماز تجلی گاه عروج مومن» است.
گالری تصاویر
برای نمایش تصاویر گالری کلیک کنید
فراخوان لذت بخش ترین نماز
آخرین نظرات
دفتر مراجع
سايت دفتر امام خامنه اي

سايت دفتر آيت الله سيستاني

سايت دفتر آيت الله صافي گلپايگاني

سايت دفتر آيت الله محمد تقي بهجت

سايت دفتر آيت الله وحيد خراساني

سايت دفتر آيت الله مکارم شيرازي

سايت دفتر آيت الله تبريزي

سايت دفتر آيت الله فاضل لنکراني

لوگو مسابقه

چهارمین دوره مسابقات وبلاگ نویسی سراسری با موضوع نماز

کد لوگو

نماز تجلی‌گاه عروج مومن


۱۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۸ ق.ظ

شعر علامه میر جهانی برای امام زمان(عج)

شعر علامه میر جهانی برای امام زمان(عج)

یا رب زغمش تا چند اشکم ز بصر آید

بنشسته سر راهش ، شاید  ز سفر آید

تا چند بنالم زار  شب تا سحر از هجرش

کوکب شِمُرم هر شب ، شاید که سحر آید

هر دم که رخش بینم خواهم دگرش دیدن

بازش نگرم شاید یک بار دگر آید

 از دیده نهان اما اندر دل من جایش

 او را طلبم هر شب شاید که ز در آید

با کس نتوانم گفت من راز درون خویش

کز درد غم هجرش دل را چه به سر آید

می سوزم و می سازم از درد فراق اما

تیر غم او بر دل افزون ز شمَر آید

"حیران" به فغان تا کی با محنت و غم همدم

یارب نظری کان شاه از پرده بدر آید

مهدی صفری
چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۴ ق.ظ

شعر نغمه مستشار نظامی برای امام زمان(عج)

شعر نغمه مستشار نظامی برای امام زمان(عج)

من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم

شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم

 

شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست

باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم

 

هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد

این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم

  

شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را

می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم

  

یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود

گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم

مهدی صفری
سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۰ ق.ظ

شعر مقام معظم رهبری برای امام زمان(عج)

شعر مقام معظم رهبری برای امام زمان(عج)

غزلی زیبا از مقام معظم رهبری برای امام زمان(عج):

مهدی صفری
يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۵۳ ق.ظ

رضای دوست - آیت الله صافی -

رضای دوست - آیت الله صافی -

من جز رضای دوست تمنّا نمی‌کنم           جان می‌دهم به راهش و پروا نمی‌کنم
گر مدّعی شنید ز بیگانگان صدا              غیر از صدای دوست من اصغا نمی‌کنم
با من اگر که یار به لطف و عنایت است     اندیشه از قیامتِ کُبری نمی‌کنم
بر سفره‌ی رضا و قناعت نشسته‌ام         خود را ذلیل جیفه‌ی دنیا نمی‌کنم
در کشتی نجاتِ تمسّک به اهل بیت       تشویش از تلاطم دریا نمی‌کنم
در سایه‌ی ولایت مهدیّ دین‌پناه            از کس ز غیر دوست تقاضا نمی‌کنم
با لطف بندگان و غلامانش اعتنا            بر تاج پادشاهی کسریٰ نمی‌کنم     
با دوستان او همه سر، بر اِرادتم           با دشمنانِ یار، تولّا نمی‌کنم
هستم سگی حقیر به کوی ولی عصر    این است افتخارم و حاشا نمی‌کنم

مهدی صفری
جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ق.ظ

شیعه‌ی خوبی نبوده ایم برایش (شعر)

بال زدیم و به آسمان نرسیدیم                  تا به افق های بیکران نرسیدیم

در خم یک کوچه مانده ایم دوباره               مثل همیشه به کاروان نرسیدیم

شیعه‌ی خوبی نبوده ایم برایش                 ما به حضور اماممان نرسیدیم

هر شب از این جاده رفته ایم ولی حیف       تا به سحرهای جمکران نرسیدیم

کوچه به کوچه شمیم سیب بیارید             یا خبری از سوی حبیب بیارید

کار جنونم به تماشا کشیده اَست            یک دو نفس لاأقل شکیب بیارید

با غم تو قلب من کنار نیامد                     اشک های جمعه ام به کار نیامد

چشمها سپید شد به راه عبورش            از گذر جاده ها سوار نیامد

در نفس باغ بوی پیرهنش نیست             یوسف شب های انتظار نیامد

نیست تاب عدل علی در دل دنیا             وارث طوفان ذوالفقار نیامد

دل ز همه جز تو گسستم که بیایی         دل به سر زلف تو بستم که بیایی

هر چه دویدم به حضورت نرسیدم            بر سر راه تو نشستم که بیایی

یا کبوتران نامه بر نپریدند                      یا عریضه ها به حضورت نرسیدند

عاشقی از دوری تو می رود از دست      از غم مهجوری تو می رود از دست

ندبه‌ی آدینه هم هوای تو دارد               شیون آئینه هم هوای تو دارد

بی تو زمین و زمان ثبات ندارد               بی تو جهان کشتی نجات ندارد

خیمه‌ی سبزت پناه اهل جهان است      شانه تو تکیه گاه مُلک و مکان است

چشم های تو چراغ راه دل ماست         هر نگاه تو پناهگاه دل ماست

می وزد از سمت جمکران خیالت           هر سحر جمعه آرزوی وصالت

چشمه زمزم شده ست چشم غریبم     هم نفس زمزمه‌ی اشک زلالت

کاش شوم میهمان خیمه‌ی سبزت        یا کریم آسمان خیمه‌ی سبزت

کوچه به کوچه شمیم سیب بیارید         یا خبری از سوی حبیب بیارید

هم نفسان کوچه پر از عطر بهار است    می دهد این مژده را نسیم، قرار است

یوسف گمگشته به کنعان برسد باز...

شعر از یوسف رحیمی

وبلاگ کاروان دل

منبع: پایگاه جامع اطلاع رسانی امام مهدی (عج)

مهدی صفری
شعر آیت الله صافی برای امام زمان(عج) / فخری به داریوش و به اسفندیار نیست

ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست

فخری به داریوش و به اسفندیار نیست

مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد

ما را به جاهلیت آن دوره کار نیست

در سایه محمد و آل محمدیم

برتر از این برای بشر افتخار نیست

ابنای دین و سوره توحید و کوثریم

بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست

اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است

هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست

اندر دژ ولایت و حصن امامتیم

مانند این حصار به گیتی حصار نیست

ما امت عدالت و صلح و اخوتیم

در ما نفاق و شیطنتِ دیو سار نیست

از جاهلیت مجوس نگیریم رسم و راه

ما را به جز ولایت مهدی (ع) شعار نیست

اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام

در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست

گر مدعی تلاش به توهین ما کند

با او بگو که از تو جز این انتظار نیست

تو باش و هفت خوان و خرافات و ترّهات

راهی که می‌ روی ره پروردگار نیست

زنده است دین احمد (ص) و قرآن و اهل بیت (ع)

اکمل از آن طریق سوی کردگار نیست

یارب رسان امام زمان منجی جهان

فرّخ، زمان او که در آن، کار عار نیست

پر می‌ کند ز عدل به امر خدا زمین

بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست

آئین دین مداری و تقوی شود رواج

رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست

مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل

مرد خدا به دوره او خوار و زار نیست

مهدی صفری
سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۷:۰۶ ب.ظ

صبح نزدیک است...

امام زمان

رو به گندم‌زارها می‌آیی ای مولای گندمگون !

آیه‌ی صلحند چشمان شما ـ «والتین والزیتون» ـ

ابروانت خط نستعلیق خطاطی زبردستند

آخرین بیت از غزل‌هایی خیال انگیز و یکدستند

بیتِ آخر حالتش این است، غافلگیر خواهد کرد

ـ ناز دارد ـ می‌رسد هرچند گاهی دیر خواهد کرد

نرگس اینجا غرق در ترکیب خالت با لب است امشب

«آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است »، امشب

دارد از بالا محمد (ص) هم خودش را در تو می‌جوید

می‌زند بر شانه‌های حیدر و با شوق می‌گوید:

ـ مثل زهرا(س) می‌شود از دور چشمش را که می‌بندد

خوب با دقت نگاهش کن علی(ع) ! مثل تو می‌خندد

بی محمد(ص) مانده یثرب تا تو شب با ماه تنهایی

بی علی(ع) ماندیم تا تو بازهم با چاه تنهایی

لحظه‌ها را بی تماشایت نگو باور کنم مولا!

«من نه آن رندم که ترک ساقی و ساغر کنم» مولا!

تا کی اینجا قصه‌ی خورشید پنهان را بخوانم من

«یوسف گمگشته باز آید به کنعان» را بخوانم من

با ستاره منتظر می‌مانم آری صبح نزدیک است

آه بیدارانِ این شب زنده داری! صبح نزدیک است

بخش مهدویت تبیان


منبع: وبلاگ شعر آیینی العطش

قاسم صرافان

مهدی صفری
Slots